Loading
دعای قرآنی ملکه بلقیس، سلیمان، هدهد، ایمان، توبه، دعا
دعای بلقیس ملکه سبا
خداوند به سلیمان حکومتی بینظیر عطا کرد. پرندگان نیز در تسخیر سلیمان بودند. روزی سلیمان در میان پرندگان، هدهد را ندید. زمانی نگذشت که هدهد باز آمد و گفت: از سرزمین سبا برای تو خبری آورده ام. در آن جا زنی با امکانات بسیار و تختی عظیم حکم می راند و مردم آن در برابر خورشید سجده میکنند.
سلیمان نامهای به ملکه آن سرزمین می نویسد و هدهد آن را به مقصد می رساند. ملکه پس از رایزنی و مشورت با سران، هدیه ای برای سلیمان می فرستد که سلیمان آن را نمی پذیرد.
پس از گذشت زمان و مراحلی، ملکه به سوی دربار سلیمان بار سفر می بندد و وارد کاخ سلیمان می شود و به نشانه توبه و ایمان می گوید:
رَبِّ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛(1)
بارالها، من بر خودم ستم کردم و باسلیمان به خداوند عالمیان ایمان آوردم.
1 . نمل (27) آیه 44.
سلیمان نامهای به ملکه آن سرزمین می نویسد و هدهد آن را به مقصد می رساند. ملکه پس از رایزنی و مشورت با سران، هدیه ای برای سلیمان می فرستد که سلیمان آن را نمی پذیرد.
پس از گذشت زمان و مراحلی، ملکه به سوی دربار سلیمان بار سفر می بندد و وارد کاخ سلیمان می شود و به نشانه توبه و ایمان می گوید:
رَبِّ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛(1)
بارالها، من بر خودم ستم کردم و باسلیمان به خداوند عالمیان ایمان آوردم.
1 . نمل (27) آیه 44.