یاد دوست - ویلیام شکسپیر

یاد دوست - ویلیام شکسپیر

 

متن ویلیام شکسپیر

 

ویلیام شکسپیر نویسنده انگلیسی و زاده ی قرن 15 میلادی می باشد. وی در استراتفورد انگلیس به دنیا آمد و جزو بزرگترین نمایشنامه نویس ها و نویسندگان قرن خود بوده است. نمایش‌های ابتدایی شکسپیر شامل: هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رویای شب نیمهٔ تابستان، بازرگان ونیزی و ریچار دوم می‌شود که همگی در میانه و اواخر دهه ۱۵۹۰ تاریخ گذاری شده‌اند. وی در نهایت در پنجاه و دو سالگی در روز 23 آوریل 1616 در گذشت. 

متن زیر یکی از نیایش های وی می باشد که می توانید مطالعه کنید: 

 

ای دوست! هر زمان که از جور روزگار
و رسوایی میان مردمان
در گوشه تنهایی بر بینوایی خود اشک می ریزم
و گوش ناشنوای آسمان را با فریادهای بی حاصل خویش می آزارم
و بر خود می نگرم و بر بخت بد خویش نفرین می فرستم
و آرزو می کنم که ای کاش چون آن دیگری بودم
که دلش از من امیدوار تر
و قامتش موزون تر


و دوستانش بیشتر است
و ای کاش هنر این یک
و شکوه و شوکت آن دیگری از آن من بود،
و در این اوصاف چنان خود را محروم می بینم
که حتی از آنچه بیشترین نصیب را برده ام
کمترین خرسندی احساس نمی کنم.
اما در همین حال که خود را چنین خوار و حقیر می بینم
از بخت نیک، حالی به یاد تو می افتم،
و آنگاه روح من
همچون چکاوک سحرخیز
بامدادان از خاک تیره اوج گرفته
و بر دروازه بهشت سرود می خواند
و با یاد عشق تو
چنان دولتی به من دست می دهد
که شأن سلطانی به چشمم خوار می آید
و از سودای مقام خود با پادشاهان عار دارم.
تو از کدامین گوهری
که هزاران هزار سایه های شگفت
خود را در تو می آویزند؟
و این چگونه تواند بود
که هر سایه ای را صورتی
و هر صورتی را طرزی و طرازی دیگر می بینم
و تو تنها یک چیز
و تو تنها یک ذات
و هر سایه ای را از تو نقشی دیگر؟
اگر جمال آدونیس را وصف کرده اند،
مجملی از جمال تو گفته اند
و اگر چهره هلن را که مجموعه زیبایی است
به تمام و کمال ستوده اند
شبحی ناتمام از جمال تو تصویر کرده اند
و اگر از بهار و تابستان سخن گویند
این یک سایه حسن تو
و آن یک سفره احسان توست.
و ما تو را در تمامی صورت های قدسی می شناسیم
و در هرچه بدیع و زیباست
نشانی از تو باز می یابیم.
اما در حسن خلق و وفای عهد
نه تو به کس مانی و نه هیچ کس به تو ماند...!

منشورات
k