شرح و ترجمه کامل دعای افتتاح - بخش اول

متن کامل شرح دعای افتتاح - بخش اول

فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ قَدْ کشَفْتَهَا وَ عَثْرَهٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَهٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَهِ بَلَاءٍ قَدْ فَککتَهَا

خدای من! چه بسیار غم های شدیدی که آن ها را برطرف کردی، و چه بسیار اندوه هایی که از میان بردی، و چه بسیار لغزش هایی که نادیده گرفتی، و چه بسیار رحمتی که گسترش دادی، و چه بسیار حلقه های بلایی که از هم گسستی. نکته ها

# الطاف الهی در چهره های مختلفی شامل حال انسان می شود. خدای مهربان، هم غم و اندوه هایمان را برطرف می کند، هم لغزش هایمان را نادیده می گیرد، هم رحمت خویش را بر سراسرِ زندگی مان گسترش می دهد، و هم بلاها را از ما دور می کند.

# در پیشگاه خدا سزاوار است عنایت ها و لطف هایی که در گذشته شامل حالمان کرده را یادآور شویم؛ چراکه لطف های پیشین، در واقع، پشتوانه محکمی است برای درخواست های کنونی ما. (فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا...)

پیام ها

1. مُسبِّب الاسباب، خدای متعال است. شاید در ظاهر، گرفتاری و غم و اندوه ها به وسیله سبب های مادی برطرف شوند، ولی در واقع، گره تمام سختی ها با عنایت الهی باز می شود. (فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا... )

2. هیچ گاه نباید از خدای رئوف ناامید شد. او همان طور که اندوه های گذشته را برطرف کرده، غم های کنونی را نیز می تواند از بین ببرد و همان طور که لغزش های گذشته را نادیده گرفته، لغزش های فعلی را نیز می تواند نادیده بگیرد. او همان طور که در گذشته، رحمت خویش را شامل حال ما کرده، اکنون نیز می تواند این کار را انجام دهد و همان طور که بلاهای گذشته را از بین برده، بلاهای حاضر را نیز می تواند برطرف کند.

3. زیادی الطاف الهی نباید سبب شود که آن ها را فراموش کنیم؛ بلکه باید همه آن ها را یادآور شویم. (مِنْ کرْبَهٍ... وَ هُمُومٍ... وَ عَثْرَهٍ... وَ رَحْمَهٍ... وَ حَلْقَهِ بَلَاءٍ)

الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک وَ لَمْ یَکنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً

ستایش مخصوص خداوندی است که نه همسر و فرزندی برای خود گرفته، و نه در حاکمیت، شریکی برای اوست، و نه به سبب ضعف و ذلّت، (حامی و) یاوری دارد؛ و او را به طور شایسته بزرگ بشمار!

نکته ها

# این فراز، مضمون آیه شریفه 111 سوره مبارکه إسراء است: «وَ قُلِ الحَْمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَمْ یَکن لَّهُ شَرِیک فیِ الْمُلْک وَ لَمْ یَکن لَّهُ وَلیِ ٌّ مِّنَ الذُّلّ ِ وَ کبرِّْهُ تَکبِیرَا». با این تفاوت که در این آیه، موضوع همسر نداشتنِ خداوند مطرح نشده؛ هرچند این موضوع در آیه 101 سوره شریف انعام ، و آیه 3 سوره نورانی جن مورد توجه قرار گرفته و بیان شده است.

# امامان معصوم عليهم‌السلام با پیروی از قرآن کریم، خداوند متعال را با اعتقاد به توحید و بی نیازی او حمد می کنند. (الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک... )

# اقتضای بزرگ داشت خداوند، منزه دانستن او از هر نوع شریک و همتا است. (الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً... وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً)

پیام ها

1. بزرگی و کبریایی مخصوص خداوند است؛ پس او را به طور ویژه ای باید بزرگ داشت. (... کبِّرْهُ تَکبِیراً)

2. الف و لام در «الحمد» اشاره به این نکته دارد که مراد از «حمد»، تمام حمد و جنس ستایش است؛ براین اساس«الْحَمْدُ لِلَّهِ» یعنی همه ستایش ها برای اوست. (الْحَمْدُ لِلَّهِ)

الْحَمْدُ لِلَّهِ بجمیع مَحَامِدِهِ کلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کلِّهَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکهِ وَ لَا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا شَرِیک لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لَا شَبِیهَ لَهُ فِی عَظَمَتِهِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ، الظَّاهِرِ بِالْکرَمِ مَجْدُهُ، الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ، الَّذِی لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لَا تَزِیدُهُ کثْرَهُ الْعَطَاءِ إِلَّا جُوداً وکرَماً إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ

ستایش مخصوص خداوند است با تمام آن چه که به سبب آن، سزاوار ستوده شدن است، و به خاطر همه نعمت هایش. ستایش مخصوص خداوندی است که در دایره حکمرانی اش، مخالف سرسختی نداشته و در کارش نزاع کننده ای نیست.

ستایش مخصوص خداوندی است که در آفرینش خود شریکی نداشته و در بزرگی اش همانندی ندارد. ستایش مخصوص خداوندی است که کار او در میان مخلوقاتش آشکار و ستایشش نمایان است. خدایی که شرافتش، با بزرگواری ظاهر شده و دستِ بخشش او گشوده است.

همان پروردگاری که چیزی از خزائنش کم نشود و زیادی بخشش، جود و کرمش را زیاد می کند. به درستی که او قدرتمند است و زیاد هدیه می دهد.

نکته ها

# «مضادّ»، از واژه «ضدّ» و اسم فاعل باب مفاعله است و به معنی مخالفی است که به سبب شدّت دشمنی و مخالفت، به هیچ وجه با ضدّ خود جمع نمی شود. واژه «ضدّ» هنگامی که به باب مفاعله می رود، این معنی را مورد توجه قرار می دهد که ضدّ، ضدیت و مخالفت خود را به مرحله بروز و ظهور رسانده است.

# «منازع»، اسم فاعل از واژه «نزع» است که به باب مفاعله رفته و دلالت بر استمرار دارد. «نزع» به معنای ریشه کنی است، و وقتی اسم فاعل باب مفاعله می شود به معنای کسی است که اراده اش در ریشه کنی مستمرّ است.

# وقتی خدای حکیم را با توجه به این دو ویژگی ستایش می کنیم و اظهار می داریم که در عرصه حکمرانی، مخالفِ سرسخت، و در تحقق فرامینش منازعی ندارد، به عظمت و یکتایی او در همه چیز اشاره کرده ایم. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکهِ وَ لَا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ)

# «مجد» در جایی به کار می رود که کرامت و بزرگواری گسترده، و در نهایت درجه خود آشکار شده باشد. کلمه «مجید» نیز از همین واژه گرفته شده، و به کسی گفته می شود که مجد و بزرگواری در وجودش ثابت و استوار است. در آیات الهی، این صفت هم برای خدای متعال و هم برای قرآن کریم آمده، و در این بخش از دعای شریف افتتاح نیز این نکته مورد توجه قرار گرفته که مجد و بزرگواری الهی به وسیله كَرمش پدیدار شده است. (الظَّاهِرِ بِالْکرَمِ مَجْدُهُ)

# «خزائن» جمعِ «خزینه» و به معنی منبع و مرکز هر چیزی است که برای حفظ آن و عدم دسترسی دیگران به آن، در آنجا جمع آوری شده است. از آیات قرآن کریم چنین نمایان می شود که برای تمام هستی نزد خدای متعال گنجینه ای وجود دارد؛ که در بعضی از آیات، با عنوان «خزائن الله» و در برخی دیگر از آیات با تعبیر «خزائن رحمۀ» از آن ها یاد شده است. خدای متعال در آیه 21 سوره مبارکه حجر با صراحت می فرماید : «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ؛ هیچ چیز نیست، مگر آن که خزینه های آن نزد ما است». در نظر گرفتن تمام آیات الهی این مطلب را تأیید می کند که مراد از «خَزائِنُ اللَّهِ» همه ذخیره ها و گنجینه های غیبی است که مخلوقات در وجود و بقای خود محتاج آن هستند و از آن ارتزاق می کنند، و به وسیله آن، نقص های آن ها تکمیل می شود. براین اساس نزد خدای هستی بخش، منبع فیضی وجود دارد که تمام عطایای الهی از آن مقام انجام می شود و خدای کریم هر مقدار هم که بذل و بخشش کند، از آن کم نمی شود. (الَّذِی لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ)

# «وهّاب» صیغه مبالغه از «وهب» است. «هبه» به معنای پیش کش و هدیه بدون هیچ چشم داشت و غرضی است که در مقابلِ عوضی هم نباشد. «وهّاب» به کسی می گویند که این نوع هدیه دادن از او بسیار صادر شود. (...إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ).

پیام ها

1. درست است که در بسیاری از موارد، با بیان ویژگی های کمال و جمال پروردگار بزرگ، و یادآوریِ نعمت های او، آن ها را واسطه قرار می دهیم تا زبان به حمدِ او باز کنیم؛ ولی حقِ مطلب این است که او نامحدود است و نعمت هایش نیز غیر قابل شمارش، و ما بسیار کوچک هستیم و زبان ما نیز قاصر از آن است که ویژگی ها و نعمت های خدای بزرگ را بیان کند. از این رو یکی از راه های حمد الهی، این است که صفت ها و نعمت های او را به طور کلی یادآور شویم و این گونه او را حمد و ستایش کنیم. (الْحَمْدُ لِلَّهِ بجمیع مَحَامِدِهِ کلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کلِّهَا)

2. گنجینه های رحمت الهی، تمام شدنی و کم شدنی نیست؛ پس هرچه از خدا گرفته ایم بازهم درخواست کنیم. (الَّذِی لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ)

3. هرچند برای خدا کاری نکرده ایم، ولی این نباید سبب شود که گمان کنیم او نعمت هایش را از ما دریغ می کند؛ چراکه او وهاب است و بدون چشم داشت، عنایت می کند. (إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ)

 

منبع: شرح دعای شریف افتتاح - محسن قرائتی 

منشورات
k