شب قدر را بشناسیم

جست وجوی شب قدر يكی از امور مهم برای خردمندان است، زيرا از لحاظ عقل و نقل مانعی از جست و جو و شناخت آن و دست يافتن به سعادت­هايی كه در آن نهفته است، وجود ندارد. در سخن خود به يكی از بزرگان گفتم: چرا شما از اوّل ماه رمضان در دعاها می‏خواهيد كه خداوند جلّ جلاله شب قدر را به شما بشناساند، با اين كه اهليّت شناخت خود و معرفت رسولش صلوات الله عليه و ويژگان درگاهش را به شما عطا كرده است و اهميّت شناخت شب قدر از شناخت اين بزرگان بيشتر نيست، ولی آن بزرگ و ديگران پاسخ و عذری برای ترک جست و جوی اين شب نيكبختی آور جز پيروی از عادت و اين كه كسی را نديده‏اند كه به اين مطلب بزرگ اهتمام نموده باشد، نداشتند و از ديگران تقليد نموده و راه آنان را گرفته بودند. سپس به او گفتم: اگر شخص راستگويی به فقيری كه محتاج اصلاح وضع خود است، بگويد: در يک گز از اين سی گز زمين، گنجی وجود دارد كه هر نيازمند را بی‏نياز ساخته و ناراحتی هر شكسته‏ای را برطرف می‏كند و هر چه از آن هزينه و خرج شود، تمام نمی‌شود، قطعاً آن فقير در شناخت آن يك گز زمين كوشش نموده و از موافقان كمک می‏گيرد و هر قدر می‏تواند در نواحی مختلف زمين می‏گردد تا به آن گنج دست بيابد. شب قدر هم يک شب از ميان سی شب ماه صيام است. بنابراين، چرا نبايد در تحصيل آن بيشترين اهتمام را نمود؟!

 

 شناخت شب قدر از ديدگاه احاديث و اعمال مخصوص برای درک شب قدر

 شيخ «ابو جعفر طوسی رحمه‌الله» در تفسير «التبيان» در تفسير سوره «انّا أنزلناه فی ليلة القدر» آورده است: «بدون هيچ اختلاف نظر، شب قدر در يكی از شب‏های فرد آخر ماه رمضان قرار دارد و علمای اماميّه گفته اندک شب قدر يكی از اين دو شب است؛ شب بيست و يكم يا شب بيست و سوّم و گروهی ديگر احتمال داده‏اند كه يكی از شب‏های فرد زير باشد؛ شب بيست و يكم، شب بيست و سوّم، شب بيست و پنجم، شب بيست و هفتم و شب بيست و نهم».[1]

بنابراين، با توجه به آنچه شيخ طوسی رحمه‌الله فرموده، شب قدر قطعاً يكی از پنج شب ياد شده است. با اين حال، چه چيز مانع از اين می‌شود كه انسان از راه‏هايی كه مورد سپاس خداوند جلّ جلاله است، در اين پنج شب ياد شده، در پيدا كردن شب قدر اهتمام ورزد و چه عذری در كوتاهی در اين امر ضروری دارد؟!

 اگر خداوند جل جلاله اجازه نمی‏داد كه اين شب با جست و جو شناخته شود، قطعاً روايات صادر از معصومين عليهم‌السلام در استحباب جست و جو و پيدا كردن آن وارد نمی‏شد، كه از آن جمله، روايات زير است:

«ابو جعفر بن بابويه» در كتاب «امالی» روايت كرده است: «شخصی به امام باقر عليه‌السلام عرض كرد: ای پسر رسول خدا، چگونه شب قدر را در هر سال بشناسم؟ فرمود: وقتی ماه رمضان فرا رسيد، در هر شب 100 بار سوره دخان بخوان، وقتی شب بيست و سوّم شد، به تصديق آن چه پرسيدی خواهی نگريست». [2]

هم او در روايت ديگر نقل كرده است كه امام صادق عليه‌السلام فرمود: «وقتی ماه رمضان فرا رسيد، در هر شب 1000 بار سوره «إنّا أنزلناه في ليلة القدر» بخوان و وقتی شب بيست و سوّم شد، دل خود را استوار­دار، و گوش‏هايت را برای شنيدن امور عجيبی كه می‏بينی، باز كن».[3]

در هر حال، احاديث در لزوم بزرگداشت اين سه شب فرد، يعنی شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست سوّم، آشكار است و من پيش از اين نظرم اين بود كه تعظيم اين سه شب فقط برای آن است كه احتمال دارد يكی از اين سه شب، شب قدر باشد، ولی بعد در برخی از روايات ديدم كه در هر يك از سه شب اسرار الهی وجود دارد وفوايدی برای بندگان اندوخته شده است. از جمله در بخش «صوم» كتاب «كافی» آمده است كه امام صادق عليه‌السلام فرمود: «در شب نوزدهم امور مقدّر می‌شود و در شب بيست و يكم استوار می‏گردد و در شب بيست و سوّم امضا می‌شود»[4].

نيز «ابن بابويه» در كتاب «من لا يحضره الفقيه» آورده است: امام صادق عليه‌السلام فرمود: «در شب نوزدهم ماه رمضان امور مقدّر می‌شود و در شب بيست و يكم قضا و سرنوشت حتمی مقرّر می‏گردد و در شب بيست و سوّم آن چه در طول سال تا آن شب از سال آينده واقع می‏گردد، اِبرام و ساتوار می‌شود. البته خداوند عزوجل می‏تواند هر چه در مورد آفريدگان خود می‏خواهد، بكند»[5]

در برخی احاديث نيز خواهد آمد كه مولايمان امام زين العابدين صلوات الله عليه در هر روز از ماه رمضان برای درك شب قدر يك درهم صدقه می‏داد. چنان كه «علی بن اسماعيل ميثمی» در كتاب «اصل» خود نقل كرده است كه: «وقتی ماه رمضان وارد می‏شد، حضرت علیّ بن حسين عليهما‌السلام در هر روز يك درهم صدقه می‏داد و می‏فرمود: شايد شب قدر را درك كنم».

 البته بايد توجه كرد كه مولی‏ امام زين العابدين عليه‌السلام در زمان خود از همه بيشتر به شب قدر آشنا بود، چرا كه او صاحب امر زمان خود وبه اطّلاع بر اين راز اختصاص يافته بود. بنابراين اين كار حضرت عللی می‏تواند داشته باشد:

  1.  مقصود آن حضرت از اين عمل آن بوده است كسانی كه از شب قدر آگاه نبودند در پرداخت صدقه و خيرات ديگر در هر روز از ماه رمضان، به آن حضرت اقتدار كنند تا به واسطه پرداخت صدقه و كارهای نيك ديگر شب قدر را درك كنند.
  2. شايد مراد ايشان از آشكارا صدقه دادن در هر روز از ماه رمضان آن بوده است كه اين راز را از دشمنان خود مخفی بدارد كه از شب قدر آگاه است، تا از او نخواهند كه شب قدر را برای آنان نيز معرفی كند، زيرا آن حضرت درزمان حكومت بنی‏اُميه كه زمان تقيّه بود، می‏زيست.
  3. شايد منظور آن حضرت اين بوده است كه دشمنان خود را به سزای عداوت آنان، از اين راز كه بر شيعيان او آشكار بود كه شب قدر يكی از اين سه شب؛ شب نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوّم است، محروم بدارد.

 احاديث مربوط به آگاهی پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله و ائمّه صلوات الله عليهم از شب قدر فراوان است و اگر تمامی آن‏ها را در اين‏جا يادآورد شويم، سخن به درازا می كشد ليكن سه حديث در اين‏جا ذكر می‏كنيم:

  1. «محمّد بن يعقوب كليني رحمه‌الله» در بخش «حجّت» از كتاب «كافی» به روايت از امام باقر عليه‌السلام آورده است (البته ما تنها عين عبارت مورد نظر را ذكر می‏كنيم) : «تفسير تمام امور هر سال، در شب قدر به ولیّ امر نازل می‏گردد و نيز در آن شب دستورات مربوط به خود او و مردم، برای او بيان می‏گردد».[6]
  2. باز «كلينی رحمه‌الله» در كتاب «حجّت» آورده است: امام باقر عليه‌السلام فرمود: «ای گروه شيعيان! با سوره «إنّا أنزلناه» با جعامّه‏ج بحث و مناظره كنيد، كه قطعاً پيروز می‏گرديد. به خدا سوگند، اين سوره حجّت خداوند - تبارك و تعالی - بر مردم بعد از رسول خدا صلی اللَّه عليه و آله و سلم است و اين سوره سدّ جسَرْوَرِج دين شما و منتهای دانش ما است. ای گروه شيعيان! با (حم و الكتب المبين انّا أنزلناه في ليلة مباركة انّا كنّا منذرين)[7] ؛ (حاميم، به اين كتاب آشكار كننده سوگند كه ما آن را در شب‏ خجسته‏ای فرو فرستاديم و شأن ما بيم دادن و اعلام خطر است). بحث و مناظره كنيد جكه قطعاً پيروز می‏گرديدج ؛ زيرا اين سوره فقط در مورد واليان امر بعد از رسول خدا صلی اللَّه عليه وآله وسلم است». سپس ادامه حديث را ذكر می‏كند.[8]
  3. باز «كلينی رحمه‌الله» به سند خود در قسمتی از يك حديث ارزشمند و وطلانی كه ما بخش مورد نياز را ذكر می‏كنيم. او از امام باقر عليه‌السلام نقل كرده است: «در شب‏های قدر امور از سوی خدا فقط بر پيامبر اكرم صلّی الله عليه وآله وسلّم و اوصيا و جانشينان او عليهم‌السلام فرود می‏آيد، كه فلان را انجام بده و...»[9]

البته بايد توجه داشت كه القای اين اسرار در شب قدر به ولیّ امر، وحی نبوّت به شمار نمی‏آيد؛ زيرا وحی با رحلت پيامبر صلّی الله عليه وآله وسلّم منقطع شده است، بلكه يكی از انواع معرفت‏های الهی است كه از اين راه كسانی را كه اين اسرار را به آن‏ها الهام می‏كند، می‏آگاهاند. خداوند جلّ جلاله می‏فرمايد: (و إذ أوحيت إلی الحواريّين) ؛ (و آن هنگام كه به حواريين وحی نمودم). و نيز می‏فرمايد: (و اوحينا إلی اُمّ موسی) ؛ (و به مادر موسی وحی نموديم). و هم‏چنين می‏فرمايد: (و أوحی ربّك إلی النّخل) ؛ (و آن هنگام كه پروردگارت به زنبور عسل وحی نمود). و هر يك از اين آيات، تأويل و توجيهی غير از وحی نبویّ دارد.

 

نشانه‌‏های شب قدر از ديدگاه روايات‏

 از آن جا كه احاديثی در رباطه با نشانه‏های شب قدر نقل شده است و نيز درك شب قدر عقلاً امكان دارد، گوشه‏ای از روايات مربوط به نشانه‏های شب قدر را ذكر نموده و اوقاتی را كه امكان شب قدر می‏رود و اميد رسيدن به سعادت در آن می‏رود، معرفی می‏كنيم:

 1. «محمّد بن يعقوب كلينی رحمه‌الله» در بخش «صوم» كتاب «كافی» به نقل از «محمّد بن مسلم» آورده است كه از امام باقر يا امام صادق - عليهما‌السلام - درباره نشانه شب قدر پرسيدم. فرمود: «نشانه شب قدر اين است كه باد آن خوش بو است و اگر در زمان سرد باشد، گرم و اگر در زمان گرم باشد، خنك و خوش بو می‏گردد».[10]

«ابوجعفر بن بابويه» نيز اين حديث را در كتاب «من لا يحضره الفقيه» نقل كرده است.[11]

  1. «علیّ بن فضّال» در كتاب «صيام» به سند خود از «عبدالأعلی» نقل كرده است كه به امام صادق عليه‌السلام عرض كردم: «آن‏ها جعامّه‏ می‏گويند كه در شب قدر، سگ پارس نمی‏كند. حقيقتاً شب قدر با چه علامتی شناخته می‌شود؟» فرمود: «اگر در زمان گرم باشد، خنك و خوش بو می‏گردد و اگر در زمستان باشد، گرم و ملايم می‌شود».
  2.  نيز «علیّ بن حسن بن فضّال» در كتاب «صيام» به سند خود از «حمّاد بن عثمان» نقل كرده است كه نزد امام صادق - عليه‌السلام - از شب قدر سخن به ميان آمد، فرمود: «در زمستان، گرم و در تابستان خوش‏بو می‌شود».
  3. در بخش پنجم كتاب «اسماء رجال ابی عبداللَّه عليه‌السلام» ، «اسماعيل بن جعفر بن محمّد» به نقل از پدر بزرگوارش امام صادق عليه‌السلام و ايشان از جدّش عليه‌السلام روايت نموده كه: «شب قدر، شبی روشن و نورانی است، نه گرم و نه سرد و ستارگانش مانند خورشيد درخشان هستند».
  4.  از غير طريق اهل بيت عليهم‌السلام نيز علامات و اماراتی نقل شده است، از جمله «شهردار بن شيرويه ديلمی» تقريباً در وسط جلد دوّم در كتاب «الفردوس» به نقل از «ابن عباس» آورده است: «شب قدر، شبی گشاده است، نه گرم و نه سرد و خورشيد روز آن، سرخ و كم سو بالا می‏آيد».

 اين بود نشانه‏های شب قدر كه ما به صورت مختصر بر اساس روايات يادآور شديم. اين اشارات بيانگر اذن در جست و جو و تحصيل شب قدر است و عزم و اميد انسان بر درك آن را تقويت می‏كند.

 

نماز برای درک و ديدن شب قدر

 در يكی از جزوه‏های كهنی كه به دست ما رسيده و اندازه صفحات آن كوچك‏تر از يك هشتم صفحات معمولی است و اعمال عبادی در آن ذكر شده و با نماز شب دوشنبه آغاز می‌شود و به دليل اين كه چندين ستون افتادگی دارد، نام گردآورنده آن بر روی آن نوشته نشده است، ديدم: «نمازی برای درك شب قدر: «عبدالله بن عباس» می‏گويد: به رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم عرض كردم: خوشا به حال كسی كه شب قدر را ببيند! فرمود: يابن عباس، آيا نمازی به تو نياموزم كه وقتی آن را خواندی، هر شب 20 بار بلكه بيشتر شب قدر را ببينی؟ عرض كردم: بياموز، درود خدا بر تو! فرمود: يك نماز چهار ركعتی با يك سلام بعد از نماز عشا و قبل از نماز وتر (آخرين ركعت نماز شب) به اين صورت بخوان: در ركعت اوّل، فاتحة الكتاب و 3 بار سوره «قل يا أيّها الكافرون» و 3 بار «قل هو الله أحد» و در ركعت دوّم، فاتحة الكتاب و 3 بار «قل يا أيّها الكافرون» و 3 بار «قل هو الله أحد» و در ركعت سوّم و چهارم نيز به همين صورت. وقتی سلام نماز را گفتی، 13 بار «أستغفر الله» می‏گويی.

 به حق خدايی كه مرا به پيامبری برانگيخت، هر كس اين نماز را بخواند و در آخر آن 13 بار تسبيح بگويد و استغفار كند، هر بار اين نماز را خواند، شب قدر را می‏بيند و در روز قيامت نيز از هفتصد هزار نفر از امّت من شفاعت می‏كند و خداوند او و پدر و مادرش را می‏آمرزد، ان شاء الله تعالی».

 

اسباب عنايت الهی به ويژگان در شناساندن شب قدر

 خداوند جلّ جلاله می تواند شب قدر را به هر كس كه می‏خواهد و به هر صورت كه مشيّت او به آن تعلق می‏گيرد و به هر وسيله‏ای كه اراده می‏كند، بشناساند. بنابراين، در شناساندن شب قدر، وجود نشانه‏های ياد شده در بخش گذشته لازم و ضروری نيست. از اين رو، از خداوندگار مهربان و مهرورز و لطيف، كشف افزون را بخواه؛ زيرا به قطع و يقين برخی از افراد را درك كرده‏ام كه هر سال به صورت يقينی شب قدر را درك می‏كنند. بنابراين برای كسی كه چنين امكانی فراهم نيست جايز است در باقيمانده ماه در دعاها درك شب قدررا تقاضا نموده و به زبان بياورد، ولی چنين كسی بايد زبان و دل خود را از اختياری كه پيش از درك شب قدر داشت، باز دارد. و اين رحمتی است كه من از پروردگار جهانيان دريافته‏ام و البته اين رحمت از رحمت خداوند جلّ جلاله در شناساندن ذات مقدّس و صفات پاك خود و شناخت سرور پيامبران و اهل بيت پاك و ويژه او برتر نيست. بنابراين مباد تفضّل خداوند جلّ جلاله التعظيم را كه بدان احاطه نداری، تكذيب كنی و در نتيجه جزو كسانی باشی كه خداوند جلّ جلاله درباره آنان می‏فرمايد: (واذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا افك قديم)[12] ؛ (و چون بدان رهنمون نگرديدند، خواهند گفت: اين دروغ ديرينه است).

 تمامی معلومات تو نيز اين چنين بوده كه زمانی بدان احاطه نداشتی، سپس بعد از استبعاد بدان آگاه شدی. برای نمونه اگر كسی به تو بگويد كه خاكی را ديده كه به اختيار خود بر روی زمين راه می‏رفته و به دانستنی‏ها و اسرار بسيار احاطه داشته و بر موجودات نيرومندتر از خود مانند شير و فيل غلبه می‏كرده و ديگر اموری را كه آدمی با نيروی خود توان انجام آن را دراد، قطعاً سخن او را بعيد شمرده و برای بررسی سخن او و دلايل آن دست به تحقيق می‏زدی، ولی اكنون اگر به تو بگويد كه‏ خاكی كه بدان اشاره كردم، خود تويی؛ می‏بينی كه راست می‏گويد، زيرا تو از خاكی و به خاك برمی‏گردی و به قدرت پروردگار جهانيان، خاك به صورت تو درآمده است. بنابراين خدايی كه تو را با وود استبعاد، قادر ساخته است، غير تو را بر اموری قادر ساخته كه با فطانت خود نمی‏توانی بدان احاطه داشته باشی.

 

ديدگاه‏های مختلف در تعيين شب قدر

 در هر حال، در اين جا برخی از روايات مختلفی را كه مسلمانان درباره شب قدر نقل كرده‏اند، نقل می‏كنيم، تا هر كس كه در صدد پيدا كردن شب قدر است بداند كه چه وقت آن را جست و جو كند و كسی كه آن را درك كرده است، ارزش منّتی را كه خداوند جلّ جلاله در درك اين شب به او عطا فرموده است، بداند.[13]

  1. «انس» می‏گويد: رسول خدا صلّی اله عليه وآله وسلّم  فرمود: «شب قدر در شب اوّل ماه رمضان يا شب نهم يا شب چهارم يا شب بيست و يكم يا شب آخر آن جست و جو كنيد».
  2.  «ابوذر رحمه‌الله» به نقل از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله: «شب قدر در دهه اوّل ماه رمضان است».
  3.  روايت ديگر از آن حضرت صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در شب هفدهم ماه رمضان است».
  4.  «ابوهريره» به نقل از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در شب و روز بيست و يكم و روز بيست و دوّم و شب و روز بيست و سوّم ماه رمضان است».
  5.  «بلال رحمه‌الله» به نقل از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در شب چهاردهم ماه رمضان است».
  6.  «ابو سعيد خدری» به نقل از پيامبر صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در دهه آخر ماه رمضان است».
  7.  «عبادة بن صامت» به نقل از پيامبر صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر را در شب نهم و هفتم و پنجم جست و جو كنيد».
  8.  روايت ديگر از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر را در هفت و يا پنج يا سه شب باقيمانده از ماه رمضان جست و جو كنيد».
  9.  حديث ديگر از پيامبر صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در شب بيست و هفتم ماه رمضان است».
  10.  در روايت ديگر «عبادة بن صامت» به نقل از آن حضرت صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر در شب بيست و پنجم يا بيست و هفتم يا بيست و نهم و يا در شب آخر ماه رمضان است».
  11.  «ابوبكر» به نقل از پيامبر صلی الله عليه وآله وسلّم: «شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان، 9 يا 7 يا 5 يا 3 روز مانده از ماه رمضان و يا در شب آخر ماه رمضان جست و جو كنيد».
  12.  «ابوحنيفه»: «شب قدر يكی از شب‏های سال است».
  13.  بنابر روايت ديگر: «در هر ده سال به شب ديگر منتقل می‌شود».
  14.  بنابر حديث ديگر: «اگر در سالی در شبی باشد، در سال آينده در شب ديگر است».

 اين بود روايات گوناگون درباره شب قدر كه خواستيم ذكر كنيم. در هر حال اگر شب قدر را درك كردی، به نيكبختی بزرگی دست يافته‏ای.

 امام صادق عليه‌السلام

 قرائت سوره «عنکبوت» ، «روم» و «انّا أنزلناه في لیلة القدر»

یکی از اعمال شب بیست و سوّم، قرائت دو سوره «عنکبوت» و «روم» است. با چندین سند از امام صادق عليه‌السلام نقل شده است: «هر کس دو سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوّم بخواند، به خدا سوگند از اهل بهشت خواهد بود و من در این سوگندم هرگز کلمه «ان شاء الله» را قید نمی­کنم و بیمی ندارم که خداوند متعال بر این سوگندم، گناهی بر من بنویسد. این دو سوره جایگاه ویژه­ای نزد خداوند متعال دارند».

یکی دیگر از اعمال این شب، قرائت هزار بار سوره «انّا أنزلناه في لیلة القدر» است که روایت مربوط به آن به طور کلّی در شب­های ماه رمضان، در ضمن اعمال شب اوّل ماه گذشت و حدیث مربوط به قرائت هزار بار «انّا أنزلناه في لیلة القدر» به خصوص در این شب، این است که به چندین سند آمده است: امام صادق عليه‌السلام فرمود: «اگر کسی در شب بیست و سوّم ماه رمضان، هزار بار سوره «انّا أنزلناه في لیلة القدر» را بخواند، قطعاً صبح خواهد کرد در حالی که یقین او در اعتراف به آن چه مخصوص به ما است [ولایت ما] بیشتر می­شود و این نیست جز به خاطر آن چه در خواب دیده است».

 

دعای امام مجتبی عليه‌السلام در شب قدر

يا باطِناً فِي‏ ظُهُورِهِ‏، وَ يا ظاهِراً فِي بُطُونِهِ، يا باطِناً لَيْسَ يَخْفی‏، يا ظاهِراً لَيْسَ يُری‏،
ای نهان در عین آشکار و ای آشکار در عین نهانی، ای نهانی که پنهان نیستی و ای آشکاری که دیده نمی­شوی،
يا مَوْصُوفاً لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ، وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ، يا غائِباً غَيْرَ مَفْقُودٍ،
ای ستوده­ای که هیچ ستوده و حدّ مشخصی به (حقیقت) هستی او نمی­رسد، ای غایبی که مفقود نیستی
وَ يا شاهِداً غَيْرَ مَشْهُودٍ، يُطْلَبُ فَيُصابُ، وَ لَمْ يَخْلُ مِنْهُ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ ما بَيْنَهُما
و ای حاضری که پیدا نیستی. او را جست و جو می­کنند و به او می­رسند و آسمان­ها و زمین و میان آن دو
طَرْفَةَ عَيْنٍ، لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ، وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ وَ لا بِحَيْثٍ.
به اندازه­ی یک چشم بر هم زدن از او خالی نیست، با چگونگی درک نمی­شود و به مکان و ویژگی محدود نمی­گردد.
أَنْتَ نُورُ النُّورِ، وَ رَبُّ الْأَرْبابِ، أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الأُمُورِ، سُبْحانَ مَنْ
تو نورِ نور و پروردگار پروردگاران هستی و به همه چیز احاطه داری. پاکا خدایی
لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا وَ لا هكَذا غَيْرُه‏.

که هیچ چیز همانند او نیست و شنوا و بینا است، پاکا خدایی که چنین است و غیر او چنین نیست.

سپس هر دعایی خواستی، بکن.

 

زیارت امام حسین عليه‌السلام

یکی دیگر از اعمال مخصوص شب بیست و سوم ماه رمضان، زیارت امام حسین صلوات الله علیه است. در کتاب «عمل شهر رمضان» نوشته «علی بن عبد الواحد نهدی» آمده است: امام صادق عليه‌السلام درباره این آیه (فِیهَا یُفرَقُ كُلُّ أَمرٍ حَكِیمٍ)[14] ؛ (تمام امور استوار در آن جدا و فیصله داده می­شوند). فرمود: «مقصود شب قدر است که تمام امور سال، اعمّ از حجّ و عمره و روزی و سرآمد عمر انسان­ها و امور دیگر و مسافرت و ازدواج و فرزند­دار شدن و سایر اموری که انسان با آن روبرو می­شود و اعم از اموری که به نفع یا به ضرر او است و در باقیمانده سال از این شب تا مثل همان شب از سال آینده پیش می­آید، به صورت سرنوشت حتمی مقرّر می­گردد و این شب در شب­های دهه­ آخر ماه رمضان قرار دارد. هر کس این شب را نزد قبر امام حسین عليه‌السلام درک کند (یا فرمود: هر کس آن شب در نزد قبر امام حسین عليه‌السلام باشد) و دو رکعت و یا هر قدر که برای او میسّر بود نماز بخواند و از خداوند متعال بهشت درخواست نموده و از آتش جهنّم به خدا پناه ببرد، خداوند متعال خواسته او را برآنورده و از آن چه به خدا پناه برده، در پناه خود در می­آورد و این چنین است اگر از خداوند متعال بخواهد از خیراتی که در این شب فیصله داده و به صورت سرنوشت حتمی مقرّر می­گردد، یا بخواهد که او را از شرّ آن چه می­نویسد حفظ کند، یا به درگاه خداوند تبارک و تعالی دعا کرده و چیزی را که گناهی در آن نیست از خدا بخواهد، امیدوارم که خواسته­اش به او داده شود و از چیزهایی که بیم دارد محفوظ نگاه داشته شود و از 10 تن از بستگان خود که همه مستوجب عذاب هستند، شفاعت نموده و شفاعتش پذیرفته شود. خداوند نسبت به بنده و درخواست کننده از خود، بیشتر شتاب بر خیر دارد».

نیز حضرت جواد عليه‌السلام در ضمن حدیثی فرمود: «هر کس در شب بیست و سوّم ماه رمضان به زیارت امام حسین عليه‌السلام برود و این شب همان شبی است که امید می­رود شب قدر باشد، و تمام امور استوار در آن جدا می­شوند. روح صدو بیست و چهار هزار فرشته و پیامبر با او دست می­دهند در حالی که همگی از خدا برای زیارت امام حسین عليه‌السلام در این شب، اجازه گرفته­اند».

هم چنین در روایتی آمده است که امام صادق عليه‌السلام فرمود: «وقتی شب قدر فرا می­رسد و خداوند عزوجل تمام امور استوار را جدا و مقدّر می­کند، منادی­ای از آسمان هفتم از وسط عرش صدا برمی­آورد: خداوند عزوجل هر کس را که برای زیارت قبر امام حسین عليه‌السلام بیاید، آمرزید».

 

ترتیب دعا برای دیگران در شب قدر

در این شب انسان نباید از دعا کردن برای اهل حقّ در غیاب آنان خودداری نماید. ما پیش از این در کتاب مربوط به اعمال شبانه روز[15] فضایل دعا برای برادران را ذکر کرده­ایم. افزون بر آن، خداوند در قرآن به نقل از حضرت ابراهیم عليه‌السلام می­فرماید: (و اغفر لأبي إنّه کان من الضّالین)[16] ؛ (و عمویم را بیامرز که او از گمراهان بود).

نیز در حدیث آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای دشمنانش چنین دعا می­نمود: «اللّهُمَّ اغفِر لِقَومِی، إِنَّهُم لاَ یَعلَمُونَ» ؛ (خدایا، قوم مرا بیامرز، زیرا آنان نادان­اند).

مدتی بعد از نگارش این بخش از کتاب، در یکی از شب های بزرگ ماه رمضان در حالی که در سحر مشغول دعا برای کسانی که مقدّم کردن آن­ها در دعا واجب و یا نیکو است بودم و نیز برای خود و برای کسانی که شایسته است انسان توفیق دعا برای آنان را داشته باشد دعا می­کردم، بر خاطرم گذشت که شایسته است انسان ابتدا برای هدایت کافرانی که خداوند جل جلاله را انکار نموده و حرمت او را سبک می­شمارند و احکام او در بندگان و آفریده­هایش را تغییر می­دهند ، دعا کند تا از گمراهی خود دست بردارند؛ زیرا جنایت آنان بر ربوبیّت و حکمت الهی و عظمت نبوی، بزرگ­تر از جنایت عارفان به خدا و رسول صلوات الله علیه و آله است. از این رو، مقتضای تعظیم خدا و جلال او و تعظیم رسولش صلی الله علیه و آله و سلم و حقوق او بر ما، که با گفتار و کردار ما را هدایت نمود، این است که ابتدا برای هدایت کسانی که ضرر و خطرشان بیشتر است، دعا کنیم. البته در صورتی که نتوان ضرر و خطر آنان را با جهاد زایل نمود و از انحراف و تباهی بازداشت. بر این اساس، نخست برای گمراهان از خدا و رسول و حقّ، دعا کردم که به خدا هدایت یافته و به سوی رسول رجوع نموده و به حقّ اعتراف نموده و بر آن اعتماد کنند، سپس برای اهل توفیق و یقین دعا کردم که در توفیق خود استوار مانده و یقینشان افزوده گردد و نیز برای خود و کسانی که مورد عنایت و اهتمام من هستند، به ترتیبی که نزد خدایی که به درگاه او تضرّع می­کنم و نیز نزد رسول او صلی الله علیه و آله و سلم پسندیده­تر است، دعا نمودم و خواسته­های مهم را نیز به ترتیبی که امید اجابت آن بیشتر است مرتّب نموده و مقدّم داشتم.

آیا نمی­بینی قرآن مقدس درباره­ شفاعت حضرت ابراهیم عليه‌السلام از ناسپاسان می­فرماید: (یجادلنا في قوم لوطٍ إنّ إبراهیم لحلیمٌ أوّاه منیبٌ)[17] ؛ (او درباره قوم لوط با ما مجادله می­کند. به راستی که ابراهیم، بردبار و بسیار حسرت کشنده و بازگشت کننده [به سوی خدا] است). و آن حضرت را بر بردباری و شفاعت و مجادله درباره قوم لوط ـ که کفرشان به آن جا رسیده بود که مستحق عذاب الهی بودند ـ ستوده است؟! یا روایات مربوط به سخن صاحب رسالت را که الگوی بزرگان و خداگرایان است، ندیده­ای که چگونه هرگاه قوم کافر او، او را می­آزردند و در کار خود زیاده­روی می­کردند، آن بزرگوار صلوات الله علیه و آله می­فرمود: «أللّهُمَّ اغفِر لِقَومِی، إِنَّهُم لاَ یَعلَمُونَ» ؛ (خدایا، قوم مرا بیامرز، زیرا آنان نادان­اند)؟! و یا حدیث منقول از حضرت عیسی عليه‌السلام را ندیده­ای که فرمود: «بسان آفتاب باش که بر نیک و بد می­تابد». و نیز سخن پیامبرمان صلوات الله علیه وآله را که می­فرماید: «به بستگان خود و غیر آنان خوبی کن، زیرا اگر آنان شایسته نیکی نباشند، تو شایستگی نیکی کردن را داری). و بالاخره این سخن خداوند جلّ جلاله که می­فرماید: (لا یناهکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم و تقسطوا إلیهم إنّ الله یحبّ المقسطین)[18] ؛ (خداوند شما را از کسانی که در کار دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده­اند، باز نمی­دارد که به آنان نیکی کنید و عدالت ورزید، چرا که خدا دادگران را دوست دارد) ، که در بردارنده ترجیح مقام نیکوکاران بر بدکاران است و سرانجام در این باره همین بس که حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان رحمت برای جهانیان برانگیخته شده است.

 

فضیلت احیای شب قدر

«احمد بن عباس بن محمد دوریستی رحمه‌الله» در کتاب «الحسنی» آورده است : در روایتی از امام جواد به روایت از پدران بزرگوارش از امام باقر عليهم‌السلام آمده است: «هر کس شب قدر را به احیا سپری کند ، گناهان او آمرزیده می­شود اگر چه به شماره ستارگان آسمان و هم وزن کوه­ها و به پیمانه دریاها باشد».

نیز در همان کتاب آمده است: امام باقر عليه‌السلام فرمود: «هر کس شب بیست و سوّم ماه رمضان را احیاء نموده و 100 رکعت نماز در آن بخواند، خداوند روزی او را در دنیا گسترده نموده و از شرّ دشمنانش کفایت می­کند و نیز او را از غرق و منهدم شدن خانه و فرو ریختن سقف ان بر سر او و به سرقت رفتن کالایش و از شرّ درندگان به پناه خود در می­آورد و بیم دو فرشته نکیر و منکر را از او باز می­دارد و در حالی که نور او برای جمعیت می­درخشد از قبر بیرون می­آید و نامه عملش به دست راستش داده شده و برای او، دوری از آتش جهنّم و گذشتن از [پل] صراط و ایمنی از عذاب نوشته و مقرّر می­شود و بدون حسابرسی وارد بهشت می­گردد و در آن­جا از همدمان پیامبران و صدّیقان و گواهان (اعمال) و شایستگان می­گردد و چه همدمان خوبی!».

 -----------------------------

[1]. التبيان: ج‏1 ص‏385.

[2]. امالی صدوق: ص‏520، كافی: ج‏1 ص‏196.

[3]. امالی صدوق: ص‏520.

[4]. كافی: ج‏4، ص‏156.

[5]. من لا يحضره الفقيه: ج‏2 ص‏156، كافی: ج‏4 ص‏160.

[6]. كافی: ج‏1، ص‏248.

[7]. سورۀ دخان: آيه‏های 1 - 3.

[8]. ر.ك: كافی، ج‏1 ص‏249 - به نظر می‏رسد رمز دلالت و دليل بودن اين دو آيه برای اثبات امامت آن است كه خداوند در مجموع اين دو بيان می‏دارد كه تمامی امور مقدّر شده، درشب قدر نازل می‏گردد و اين نزول در هر سال وجود دارد؛ زيرا صيغه (تنزّل) در سوره (انّا انزلنه) مضارع است و دلالت بر استمرار دارد. بنابراين جا دارد كه از اهل تسنّن پرسيده شود: اين امور بر چه كسی نازل می شود؟ آيا جز بر امام وقت؟!.

[9]. كافی: ج‏1 ص‏252.

[10]. كافی: ج‏4، ص‏157.

[11]. من لا يحضره الفقيه: ج‏2، ص‏159.

[12]. سورۀ احقاف: آيه 11.

[13]. نسخه‏های «اقبال الأعمال» در تقديم و تأخير اين روايات متفاوت است، ولی احاديث و اقوال موجود در متن در همه نسخه‏ها ذكر شده است و هيچ نسخه‏ای نقص ندارد.

[14]. سورۀ دخان: آیه 4.

[15]. ر. ک: فلاح السلائل و ترجمه­ی آن از مترجم به نام «ادب حضور».

[16]. سورۀ شعراء: آیه 86.

[17]. سورۀ هود: 74 و75.

[18]. سورۀ ممتحنه: 8.

منشورات
k