بخش‌ها:

دعای چهلم: نیایش هنگامی که خبر مرگ کسی را می شنید یا از مرگ یاد می کرد

 دعای چهلم 

وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عليه‌السلام إِذَا نُعِيَ إِلَيْهِ مَيّتٌ، أَوْ ذَكَرَ الْمَوْتَ:

اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا طُولَ الْأَمَلِ، وَ قَصّرْهُ عَنّا بِصِدْقِ الْعَمَلِ حَتّى لَا نُؤَمّلَ اسْتِتْمَامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ، وَ لَا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ، وَ لَا اتّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لَا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ‏ وَ سَلّمْنَا مِنْ غُرُورِهِ، وَ آمِنّا مِنْ شُرُورِهِ، وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّاً وَ اجْعَلْ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ عَمَلًا نَسْتَبْطِئُ مَعَهُ الْمَصِيرَ إِلَيْكَ، وَ نَحْرِصُ لَهُ عَلَى وَشْكِ اللّحَاقِ بِكَ حَتّى يَكُونَ الْمَوْتُ مَأْنَسَنَا الّذِي نَأْنَسُ بِهِ، وَ مَأْلَفَنَا الّذِي نَشْتَاقُ إِلَيْهِ، وَ حَامّتَنَا الّتِي نُحِبّ الدّنُوّ مِنْهَا فَإِذَا أَوْرَدْتَهُ عَلَيْنَا وَ أَنْزَلْتَهُ بِنَا فَأَسْعِدْنَا بِهِ زَائِراً، وَ آنِسْنَا بِهِ قَادِماً، وَ لَا تُشْقِنَا بِضِيَافَتِهِ، وَ لَا تُخْزِنَا بِزِيَارَتِهِ، وَ اجْعَلْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ مَغْفِرَتِكَ، وَ مِفْتَاحاً مِنْ مَفَاتِيحِ رَحْمَتِكَ‏ أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالّينَ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرّينَ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ.

نيايش آن حضرت هنگامی که خبر مرگ کسی را می‌شنيد يا از مرگ ياد می‌کرد

خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از طول امل نگاه دار، و با ادای حق عمل دست آرزو و امل را از گريبان ما کوتاه گردان تا به پايان رساندن ساعتی را پس از ساعتی، و در يافتن روزی را در پی روزی، و پيوستن نفسی رابه نفسی و گامی را در پی گامی آرزو نکنيم، و ما را از فريب آرزو به سلامت و از شرورش در امان دار، و مرگ را نصب العين ما قرار ده، و ياد کردنمان را از مرگ گسسته و ناپيوسته مساز، و از اعمال شايسته توشه عملی برايمان قرار ده که با آن برای بازگشت بسوی تو شتاب کنيم، و به زود رسيدن به کوی تو حرص ورزيم، تا مرگ برای ما آرامگاهی باشد که با آن انس گيريم، و محل الفتی که بسويش مشتاق باشيم، و خويشاوند نزديکی باشد که نزديک شدن به او را دوست بداريم. پس هر زمان که آن را بر ما وارد سازی و بسوی ما فرود آوری، ما را از ديدار چنان ديدارکننده‌ای نيکبخت ساز و چون در آيد ما را با او مأنوس گردان، و ما را در مهمانی او بدبخت مساز و از ديدنش سرافکنده مکن و آن را دری از درهای آمرزش و کليدی از کليدهای رحمت خود قرار ده، و ما را در سلک هدايت شدگانی بميران که گمراه نشوند، و فرمانبردارانی که اکراه نداشته باشند، و تائبانی که عصيان نکنند، و بر گخدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از طول امل نگاه‌دار، و با اَداي حق عمل دست آرزو و امل را از گريبان ما کوتاه گردان تا به پايان رساندن ساعتي را پس از ساعتي، و در يافتن روزي را در پي روزي، و پيوستن نفسي را به نفسي و گامي را در پي گامي آرزو نکنيم، و ما را از فريب آرزو به سلامت و از شرورش در اَمان‌دار، و مرگ را نصب العين ما قرار ده، و ياد کردن‌مان را از مرگ گسسته و ناپيوسته مساز، و از اعمال شايسته توشه عملي برايمان قرار ده که با آن براي بازگشت به سوي تو شتاب کنيم، و به زود رسيدن به کوي تو حرص ورزيم، تا مرگ براي ما آرامگاهي باشد که با آن اُنس گيريم، و محل الفتي که به سويش مشتاق باشيم، و خويشاوند نزديکي باشد که نزديک شدن به او را دوست بداريم. پس هر زمان که آن را بر ما وارد سازي و به سوي ما فرود آوري، ما را از ديدار چنان ديدارکننده‌اي نيکبخت ساز و چون در آيد ما را با او مأنوس گردان، و ما را در مهماني او بدبخت مساز و از ديدنش سرافکنده مکن و آن را دري از درهاي آمرزش و کليدي از کليدهاي رحمت خود قرار ده، و ما را در سلک هدايت شدگاني بميران که گمراه نشوند، و فرمانبرداراني که اکراه نداشته باشند، و تائباني که عصيان نکنند، و بر گناه اصرار نورزند اي ضامن مزد نيکوکاران. و اي مصلح کار تباهکاران.

منشورات
k