بخش‌ها:

شرح دعای ندبه - فراز پنجم

شرح دعای ندبه - فراز پنجم

فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِیَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِیعَهَ إِلَیْكَ وَ الْوَسِیلَهَ إِلی رِضْوانِكَ؛


پس از شرط خداوند که باید اولیا با زندگی ساده سخت ترین کار را انجام دهند و پذیرش آنان وعلم خدا به وفای آن ها، آنان را مورد قبول ویژه قرار داد و آنان را با قرب به خود، نام نیک، نزول ملائکه، ارتباط وحیانی، علم زیاد، وسیله ارتباط دیگران، واسطه شدن آنها بین خالق و مخلوق و رسیدن به رضوان خدا قرار دادی.
در قرآن کریم هم از قبول شدن: «انما یتقبل الله من المتقین» و هم از قبول شدن نیکو:«بقبولٍ حسن» سخن به میان آمده است.
و در دعاها سخن از قبول کردن به بهترین وجه است: «باحسن قبولک.»
شاید دلیل اینکه قبول عادی، نیکو و نیکوتر مطرح شده است، تفاوت میان درجات تقوا است؛ هر کس تقوایش بیشتر است، نزد خدا گرامی تر و پاداش کارش بیشتر است.
در قرآن به نام نیک (قدرت لهم الذکر العلی والثناء الجلی) توجه شده است. حضرت ابراهیم عليه‌السلام از خدا خواست نام نیک او در تاریخ بماند: «واجعل لی لسان صدق فی الاخرین».
خداوند به پیامبر قول داد که نام پیامبر را در تاریخ گسترش دهد: «و رفعنا لک ذکرک.»
نزول ملائکه و کرامت از طریق وحی و علم در قرآن آیات زیادی دارد. در واسطگی اولیای خدا همین بس که خداوند به پیامبرش می فرماید:
«و استغفرلهن الله؛ تو در حق آنان استغفار کن تا با استغفار تو آنها بخشیده شوند.»
دعای انبیا و اولیا از یک سو و هدایت آنان از سوی دیگر وسیله رسیدن مردم به رضوان خداست.

 

 

 

منشورات
k