- امام صادق علیه السلام: دعا کن و مگو که کار از کار گذشته است. زیرا دعا، عین عبادت است. خداوند می فرماید: «کسانی که از عبادت من گردن فرازی کنند؛ به زودی با خواری به دوزخ در می آیند.» و فرموده است: «مرا بخوانید تا پاسختان دهم.»
- امام صادق علیه السلام: خداوند به وسیله ی دعا آنچه را که می داند برای آن به درگاهش دعا می شود و او، آن را اجابت می نماید، دفع می کند و اگر بنده به آن دعا موفق نشده بود، هرآینه به او بلایی می رسید که ریشه اش را از زمین می کند.
- امام علی علیه السلام: دعا کلید های کامیابی و رمز های رستگاری است و بهترین دعا دعایی است که از سینه ی پاک و دلی پارسا برآید. مناجات مایه ی نجات است و اخلاص، مایه ی خلاص. پس هرگاه هراس و بی تابی بالا گرفت به خدا باید پناه جست.
- امام صادق علیه السلام: هرگاه به یکی از شما رقت قلب دست داد، دعا کند. زیرا قلب تا خالص نشود رقت نمی یابد.
- امام صادق علیه السلام: لقمان به فرزندش گفت: «...وقتی بر مرکب خویش سواری، به خواندن کتاب خدا بپرداز، وقتی سرگرم کار هستی تسبیح بگو، و هرگاه که تنها بودی به دعا مشغول شو.»
- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به علی علیه السلام فرمود: به برکت وجود امامان از نسل توست که به امتم باران داده می شود و دعایشان مستجاب می شود، خداوند، بلا را از آنان برمیگرداند و رحمت، از آسمان فرود می آید.
- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : هرگاه فردی از شما دعا می کند، تقاضاهای بزرگ بنماید؛ زیرا بر خداوند هیچ چیز بزرگ (سنگین) نمی آید.
- امام علی علیه السلام: دعا کردن را پنج موقع مغتنم شمارید: هنگام خواندن قرآن، هنگام اذان، هنگام بارش باران، هنگام برخورد دو صف برای شهادت و هنگام دعای ستمدیده. زیرا هیچ مانعی میان آن و عرش نیست.
- امام باقر علیه السلام می فرماید: خداوند از میان بندگان مومنش بنده ای را که بیشتر دعا کند دوست می دارد. پس بر شما باد دعا کردن در سحرگاهان تا طلوع خورشید؛ زیرا این، وقتی است که در آن درهای آسمان باز می شود و روزی ها تقسیم می شود و حاجت های بزرگ برآورده می گردد.
- امام صادق علیه السلام: جدم می فرمود:«در دعا کردن پیش دستی کنید؛ زیرا بنده، چنان چه اهل دعا باشد وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند، گفته می شود:«صدایی آشناست!» و چنان چه اهل دعای بسیار نباشد، وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند، گفته می شود:«تا به حال کجا بودی؟!»
- امام صادق علیه السلام: هرگاه حاجتی داشتی، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان، سپس حمد و ثنای خدا را به جای بیاور و نعمت هایش را یاد کن، آنگاه دعایت اجابت می شود.
- امام صادق علیه السلام : هرکه شب را با وضو بخوابد، آن شب، بسترش مسجد اوست و اگر برخیزد و نماز بخواند و سپس به ذکر خدا بپردازد، هرچه از خدا بخواهد، به او عطا می فرماید.
-
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : هرکس دعایش را به همه ی مردان و زنان مومن تعمیم دهد، دعایش مستجاب می شود.
-
سپاس خداى را سزاست بر هر نعمتى كه بر من ارزانى داشته يا موجود مى باشد.
- پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله : دعا، كليد حاجت است و لقمههاى حلال، دندانه هاى آن كليدند.
- پیامبر خدا صلىاللهعليهوآله : خداوند عزّوجل شرم میکند از بندهاش که با جماعت ، نماز بخواند و سپس حاجتش را از او بخواهد و برود و حاجتش را برآوده نسازد.
- امام صادق عليهالسلام : دعا، مخزن اجابت است، همچنان كه ابر مخزن باران است.
- پیامبر خدا صلىاللهعليهوآله : ناتوانترین مردم كسی است كه از دعا كردن ناتوان باشد.
- پیامبر اکرم صلىاللهعليهوآله : ترک دعا گناه است.
شرح دعای ندبه - فراز دهم
شرح دعای ندبه - فراز دهم
إِقامَهً لِدِینِكَ، وَ حُجَّهً عَلی عِبادِكَ، وَ لِئَلّا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، وَ یَغْلِبَ الْباطِلُ عَلی أَهْلِهِ، وَ لا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا مُنْذِراً، وَ أَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِیاً، فَنَتَّبِعَ آیاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی؛
وجود انبیا و اوصیا برای آن بود که دینت بر پا باشد و حجت بر بندگانت تمام شود و برای اینکه حق از جایگاهش منحرف نشود و باطل بر اهل حق پیروز نگردد و احدی نگوید چه می شد اگر برای ما پیامبری بیم دهنده می فرستادی و پرچم هدایت برای ما برپا می نمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی می کردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم.
این فراز از دعای ندبه به برخی از مهمترین فلسفه بعثت انبیا اشاره دارد و نکاتی را این دعا گوشزد می کند که عبارتند از:
1. اقامه دین خدا: «إِقَامَهً لِدِینِكَ» وجود انبیا و حفاظت اوصیا برای بر پایی دین توست؛
2. حجت بر بندگان خدا: «وَ حُجَّهً عَلَی عِبَادِكَ»؛
3. منحرف نشدن دین از جایگاهش: «وَ لِئَلَّا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ»؛
4. عدم غلبه باطل بر حق پرستان: «وَ یَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ»؛
5. عدم بهانه جویی: «وَ لَا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا مُنْذِراً، فَنَتَّبِعَ آیاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی».
نکته ها
آیه «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَكِیماً؛پیامبرانی (را فرستادیم) که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا پس از پیامبران، برای مردم بر خدا حجّتی نباشد و خداوند همواره شکست ناپذیر و حکیم است».
از آیات متناسب با این فراز است و دارای نکاتی است:
الف) این آیه از کلّیات دعوت انبیا، شیوه ی کار و هدف بعثت آنان سخن می گوید.
ب) عقل همچون وحی، حجّت الهی است؛ ولی از آنجاکه مدار ادراکاتش محدود است، به تنهایی کافی نیست و حجّت تمام نمی باشد. بنابراین، انبیا از دانستنی های غیبی، ملکوتی و اخروی که دست عقل از آن کوتاه است، خبر می دهند.
سؤال: آیا عقل، علم، مشورت و تربیت خانوادگی کافی نیست؟
اسلام و قرآن برای عقل مقام بالایی را در نظر می گیرد؛ عقل را یک حجت درونی و وحی را یک حجت بیرونی می داند: « إِنَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّهً ظَاهِرَهً وَ حُجَّهً بَاطِنَهً فَأَمَّا الظَّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّهُ عليهالسلام وَ أَمَّا الْبَاطِنَهُ فَالْعُقُول»؛ ولی همان طور که ترازوی طلا فروش با تمام دقتی که دارد، توانایی وزن کردن هرچیزی را ندارد، عقل و علم و تجربه نیز به دلیل محدودیت های خود همیشه کارآیی ندارند.
برای مثال با عقل و تجربه و علم نه از گذشته بسیار دور و نه از آینده بسیار دور باخبریم و نه راهی برای فهم آنان داریم.
قرآن کریم می فرماید: «و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون» و نمی فرماید: «و یعلمکم ما لا تعلمون». جمله «مالم تکونوا تعلمون» یعنی انبیا به شما چیزهایی می آموزند که امکان ندارد شما بدانید و از دنیای غیب خبر ندارید.
همچنین انسان از تمام آثار مثبت و منفی رفتار و کردار خود آگاه نیست و گاهی سال ها و قرن ها باید بگذرد تا حقیقتی کشف شود.
در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که با گذشت زمان معنای آن کشف می شود؛ آن زمانی که قرآن کلمه «مشارق» و «مغارب» را به کار برد، هیچ کس از کروی بودن زمین و اینکه هر لحظه برای منطقه ای مشرق و برای منطقه ای مغرب است، خبر نداشت.
تمام خطاهایی که از بشر سر می زند، از افراد عاقل نیز سر زده و این نشان دهنده آن است که عقل به تنهایی کافی نیست.
هر کشوری دانشگاه، امکانات و تجربه ی بیشتری دارد، ظالم تر است و این نیز دلیل آن است که علم و تکنولوژی نیز به تنهایی کافی نیست. علم برای بشر رفاه و ایمان برای انسان صلاح می آورد. علم برای بشر ابزار می سازد و ایمان برای ما استفاده از ابزار را بیان می کند. علم به ما می گوید چه هستی و ایمان می گوید چه باید باشی. علم به ما سرعت می دهد، ایمان به ما هدف می دهد. خلاصه آنکه فلسفه بعثت پیامبران، اتمام حجّت خدا بر مردم است تا نگویند: رهبر و راهنما نداشتیم و نمی دانستیم: «لِئَلَّا یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهٌ».
بگذریم که انبیا از نظر صفات شخصی و جسمی، سوابق زندگی و موقعیّت اجتماعی، سیاسی و خانوادگی، و نیز از جهت داشتن معجزه، بیان صریح و برخورداری از امدادهای غیبی باید در مرحله ای باشند که کسی نتواند در هیچ زمینه بهانه ای بر آنان بگیرد: «لِئَلَّا یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ».
افزون بر این، لازمه زندگی اجتماعی و سلیقه های گوناگون و غرایز مختلف ایجاد اختلاف است و کسی می تواند این اختلاف را حل کند که خودش اسیر آن غرایز و سلیقه ها نباشد؛ به همین دلیل انسان به رهبر آسمانی نیاز دارد:
«لِیَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ؛ تا یک حکومت عدل برقرار کنند تا بین مردم در چیزهایی که اختلاف دارند، حکم کنند».
و در نزاع ها و کشمکش ها، به طاغوت و قدرت های غیر آسمانی مراجعه نکنند.
یکی دیگر از آیات مرتبط با این فراز آیه 134 سوره طه است:
«وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی؛ و اگر ما آنان را قبل از (آمدن پیامبر و نزول قرآن) با عذابی هلاک می کردیم، می گفتند: پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا ما از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه ذلیل و خوار شویم».
شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی