بخش‌ها:

شرح دعای ندبه - فراز پانزدهم

شرح دعای ندبه - فراز پانزدهم

وَ ذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّءَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ، وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ، فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ، مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛

پیروزی اسلام بر تمام ادیان را محال نبینید؛ زیرا با نگاهی به تاریخ اسلام مشاهده می کنیم که چگونه خداوند پیامبر و یارانش را بر مکه مسلط و آن را محل پیروزی واقعی مسلمین کرد. همان خدایی که مکه را با دارا بودن نشانه های روشن و مقام ابراهیم و اولین خانه امت و خانه امن با پیروزی در فتح مکه در اختیار و جایگاه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد، می تواند بار دیگر مکتب او را بر تمام ادیان غلبه دهد و نگرانی کفار در این اراده و وعده الهی اثری ندارد.

جملات پایانی این فراز از دعای ندبه نیز به آیات 96 و 97 سوره آل عمران اشاره دارد:

«إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ همانا اوّلین خانه ای که برای (عبادت) مردم مقرّر شد، همان است که در سرزمین مکّه است که مایه برکت و هدایت جهانیان است. در آن (خانه) نشانه های روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است و هر کس به آن وارد شود، درامان است».

نکته ها

1. «بَکّه» به معنی محلّ ازدحام و اجتماع مردم است.

2. یکی از ایرادهای بنی اسرائیل این بود که چرا مسلمانان با توجّه به قدمت بیت المقدّس که هزار سال پیش از میلاد به وسیله حضرت سلیمان ساخته شده است، آن را کنار گذاشته و کعبه را قبله ی خود قرار داده اند. این آیه در پاسخ آنان می فرماید: کعبه از روزگار نخستین، اوّلین خانه ی عبادت بوده و قدمت آن نیز بیشتر از هر جای دیگر است.

3. امام صادق عليه‌السلام با توجّه به جمله «أَوَّلَ بَیْتٍ» فرمودند:

چون مردم مکّه بعد از کعبه اطراف آن جمع شدند، پس حقّ اولویّت با کعبه است؛ بنابراین، برای توسعه مسجدالحرام می توان خانه های اطراف کعبه را به نفع حرم خراب کرد.

4. حضرت علی عليه‌السلام می فرمود:

خداوند تمام مردم را از آدم عليه‌السلام تا آخرین نفر با همین سنگ های کعبه آزمایش می کند.

5. امام باقر عليه‌السلام فرمود:

حضرت آدم و سلیمان و نوح عليهم‌السلام نیز دور همین کعبه، حج انجام داده اند.

6. در قرآن، از کعبه با تعابیر متعدّدی یاد شده است، از جمله:

الف) کعبه، اوّلین خانه است: «أَوَّلَ بَیْتٍ».

ب) مرکز پایداری و به پاخاستن مردم است: «قِیاماً لِلنَّاسِ».


ج) خانه ای آزاد و بدون مالک است: «بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ».


د) محل تجمّع و خانه أمن مردم است: «مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً».

7. کعبه، اوّلین خانه ای است که برای عبادت ونیایش مردم بر روی زمین بنا شده است: «أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ».

8. خیر و برکت کعبه، فقط برای مؤمنان یا نژاد خاصّی نیست، بلکه برای همگان است: «وُضِعَ لِلنَّاسِ».

9. مردمی بودن برای کعبه، یک ارزش است: «وُضِعَ لِلنَّاسِ».

10. کعبه، مایه هدایت همه مردم است: «هُدیً لِلْعالَمِینَ».

11. مکّه و کعبه، نمایشگاهی از قدرت و نشانه های الهی و تاریخ آن سرشار از خاطرات و سرگذشت هایی است که توجّه به آنها درس آموز و عبرت انگیز می باشد. در ساخت آن، ابراهیم عليه‌السلام بنّایی و اسماعیل عليه‌السلام کارگری می کرده اند. سپاهیان فیل سوار ابرهه که به قصد ویرانی آن آمده بودند. به قدرت الهی و به وسیله پرندگان ابابیل نابود شدند. دیوار آن به هنگام تولّد علیّ عليه‌السلام برای مادر شکافته شد تا در داخل آن، نوزادی متولد شود که در آینده ای نه چندان دور، بت های داخل آن را فرو ریزد. بلال، برده سیاهپوست حبشی، در برابر چشمان حیرت زده اشراف مکّه بر بالای آن اذان گفت و روزی نیز فرا خواهد رسید که آخرین حجّت الهی به دیوار آن تکیه زده و ندای نجات انسان ها را سر می دهد و جهانیان را به اسلام دعوت می کند.

12. مکّه، شهر امن الهی است که هر کس در آن وارد شود، در امان است. حتّی اگر جنایتکار وارد به مسجدالحرام شود، نمی توان متعرّض او شد، فقط می توان او را در تنگنا قرار داد تا خودش مجبور شود و آنجا را ترک کند.

13. در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. بر اساس روایات، مقام ابراهیم سنگی است که به هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهای آن، زیر پای ابراهیم عليه‌السلام قرار داشت و اثر پای آن حضرت بر روی آن مانده است. بقای این سنگ و اثر پا روی آن، از قرن ها پیش از عیسی و موسی عليهم‌السلام با آن همه تغییر و تحوّلی که در کعبه و اطراف آن در اثر حمله ها، سیل ها و خرابی ها به وجود آمده، خود نشانه ای از قدرت الهی است.

14. «حج» به معنای قصد همراه با حرکت است و «مَحجّه» به راه صاف و مستقیم می گویند که انسان را به مقصد می رساند. حج در اسلام به معنای قصد خانه خدا و انجام اعمال مربوط به آن است.

15. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به علیّ عليه‌السلام فرمود:

«تارک الحج و هو مستطیع کافر؛ هر توانمندی که حج را ترک کند، کافر است».

«کسی که در انجام حج امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا به غیر اسلام از دنیا رفته است».

«استطاعت مالی برای حج، لازم نیست از خود انسان باشد، بلکه اگر کسی دیگری را مهمان کند یا هزینه ی حجّ او را بپردازد، او مستطیع شده و حج بر او واجب است».


16. امام صادق عليه‌السلام درباره «آیاتٌ بَیِّناتٌ» فرمود:

مقصود مقام ابراهیم، حجرالاسود و حجر اسماعیل است. و از آن حضرت پرسید مراد از «مَنْ دَخَلَهُ» فقط خود کعبه است یا منطقه حرم؟ حضرت فرمود: حرم.

17. شخصی از امام صادق عليه‌السلام درباره «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» سؤال کرد: حضرت فرمودند:

کسی که این خانه را قصد کند و بداند که این همان خانه ای است که خداوند رفتن به آن را فرمان داده و اهل بیت عليهم‌السلام را نیز آن گونه که باید بشناسد، او در دنیا و آخرت درامان خواهد بود.

18. در خانه ی خدا، نشانه های روشن بسیار است. نشانه های قداست و معنویّت، خاطرات انبیا از آدم تا خاتم، عبادتگاه و قبله گاه همه ی انبیا و نمازگزاران: «فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ».

19. ابراهیم عليه‌السلام مقامی دارد که جای پای او، به مکّه ارزش داده است: «مَقامُ إِبْراهِیمَ».

20. بر خلاف تفکّر وهابیّت، اگر جماد در جوار اولیای خدا قرار گیرد، قداست می یابد: «مَقامُ إِبْراهِیمَ».

21. از امتیازات اسلام آن است که یک منطقه از زمین را منطقه امن قرار داده است: «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً».

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی

 

منشورات
k