بخش‌ها:

شرح دعای ندبه - فراز چهل و هشتم

شرح دعای ندبه - فراز چهل و هشتم

مَتَی تَرَانَا ونَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَی أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاهَ وَ جَحَدَهَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِینَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِینَ وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛

تا ما بگوییم: ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است؛ چه زمان ما را می بینی و ما تو را می بینیم، درحالی که پرچم پیروزی را گسترده ای؟ آیا آن روز فرا می رسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم، و تو جامعه جهانی را پیشوا می شوی درحالی که زمین را از عدالت انباشتی و دشمنانت را خواری و کیفر چشانده ای و متکبّران و منکران حق را نابود کرده ای و ریشه سرکشان را قطع نموده ای و بیخ و بن ستمکاران را برکنده ای؟

آرام آرام به فرازهای آخر دعای ندبه نزدیک می شویم. در آخرین فرازی که پیش از دعاهای پایانی به آن پرداخته شده، یکبار دیگر به فتح و پیروزی امام زمان بر طاغوتیان و برافراشته شدن پرچم حق در جهان اشاره می کند؛ چنانچه آیات فراوانی در این باره وجود دارد که پیش از این به برخی از آنها اشاره شد.

نکته ها

1. یکی دیگر از این آیات، آیه بیست و یک سوره مجادله است که می فرماید:

«كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ خداوند حکم کرده است که همانا من و پیامبرانم (بر کافران و منافقان) چیره خواهیم شد. همانا خداوند قدرتمند شکست ناپذیر است».

حقیقت آن است که سنّت خداوند پیروزی حق بر باطل است. با آن همه تهمت هایی که به پیامبر زدند و با آن همه کارشکنی ها، مانع تراشی ها، ایجاد فتنه ها و جنگ ها، آیا اکنون نام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و سایر انبیا بیشتر مطرح است یا مخالفان آنها؟ نام حضرت ابراهیم عليه‌السلام باقی است یا نمرود؟ امام حسین عليه‌السلام عزیز است یا یزید؟ امام حسین عليه‌السلام به هدفش که رسوا کردن بنی امیه و دادن درس آزادگی به بشریّت بود رسید، امّا یزید چطور؟

2. ممکن است سؤال شود: اگر حق پیروز است، پس چرا در مواردی طرفداران آن شکست می خورند؟ اما پاسخ آن است که اگر گفته شود فرزند نعمت است، به این معنی نیست که مشکلات دوران بارداری و زایمان وجود ندارد، بلکه مراد آن است که با وجود تمام این مشکلات نعمت است. پیروزی حق بر باطل نیز در سایه ایمان، استقامت و اتحاد است، چنانکه قرآن می فرماید: «الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَهُ»؛ «لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».

3. فردی به نام ابو علی می گوید: این دعا را شیخ ابو جعفر عمری از نواب حضرت مهدی عليه‌السلام برای من املا فرمود و امر کرد که آن را بخوانم و آن دعای غیبت قائم عليه‌السلام است:

...اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِكَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِكَ مَعَ عِلْمِی بِأَنَّ لَكَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَهَ وَ الْبُرْهَانَ وَ الْحُجَّهَ وَ الْمَشِیئَهَ وَ الْإِرَادَهَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّهَ فَافْعَلْ ذَلِكَ بِی وَ بِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی نَنْظُرَ إِلَی وَلِیِّكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَهِ وَاضِحَ الدَّلَالَهِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَهِ شَافِیاً مِنَ الْجَهَالَهِ أَبْرِزْ یَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ عَیْنُهُ بِرُؤْیَتِهِ وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِه...؛ بار الها! از تو می خواهم که ولیّ امرت را درحالی که ظاهر است و امر تو را جاری می سازد به من بنمایانی و من می دانم که سلطان و قدرت و برهان و حجّت و مشیّت و اراده و توانایی و نیرو از آن توست، پس من و جمیع مؤمنین را بدان موفّق بدار تا ولیّت را بنگریم درحالی که گفتارش ظاهر و دلالتش واضح است و هادی و شافی از ضلالت و جهالت است. ای خدای من! مشاهد وی را ظاهر ساز و قواعدش را تثبیت کن و ما را از کسانی قرار بده که چشمشان به دیدار او روشن شود و ما را به خدمت او درآور و بر ملّت او بمیران و همراه او محشور ساز. 4. در سلام به امام زمان عليه‌السلام می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوب؛ سلام بر تو ای امامی که پرچم نصب الهی هستی». می دانیم که پرچم نشان دهنده قدرت است. پرچم علامت این است که ما هستیم. درباره پرچم سفارش شده که آن را به دست هر کسی ندهید و آن را به یک انسان بسیار قوی و شجاع بسپارید: «وَ لَا تَجْعَلُوهَا إِلَّا بِأَیْدِی شُجْعَانِكُمْ».

پرچم داری در تاریخ اسلام هم بوده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درجنگ خیبر فرمود: من باید پرچم را دست کسی بدهم که لایق باشد، کسی که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر هم او را دوست دارند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اولین بار پرچم را به دست حمزه سید الشهدا داد. پس از شهادت ایشان در همه جنگ ها غیر از جنگ تبوک پرچمدار علی ابن ابی طالب عليه‌السلام بود. سومین پرچم دار اسلام حضرت اباالفضل عليه‌السلام بود. در یکی از جنگ ها پیامبر اکرم پرچم را به «مصعب بن عمیر» داد و چون او پرچم را محکم گرفته بود، دستش را قطع کردند. آن را با دست دیگرش گرفت؛ اما دشمن دست دیگرش را نیز قطع کرد. در جنگ صفین شش نفر پرچم را به دست گرفتند و هر شش نفر هم به شهادت رسیدند. در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هرجنگ یک پرچم جداگانه داشت. برای مثال در جنگ بدر پرچم به رنگ سرخ بود و در جنگ احد و خیبر سفید بود. رنگ پرچم علویان، سفید و پرچم بنی عباس سیاه بود. از سوی دیگر، بنابر روایات نماز پرچم دین است. یعنی هر وقت نماز نخواندید، معلوم می شود که پرچم دینتان افتاده است.

5. در روایات آمده است که در هنگام قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شیعیان دور او جمع می شوند. امام رضا عليه‌السلام در تفسیر آیه:«أَیْنَ ما تَكُونُوا یَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِیعاً؛ هر جا که باشید، خداوند همه شما را حاضر می کند» فرمود:

وَ اللَّهِ أَنْ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا یَجْمَعُ اللَّهُ إِلَیْهِ شِیعَتَنَا مِنْ جَمِیعِ الْبُلْدَانِ؛ به خدا قسم هنگامی که قائم ما قیام نماید، خداوند شیعیان ما را از همه شهرها به سوی او جمع می کند.

6. عبد العظیم حسنی می گوید:

به امام جواد عليه‌السلام گفتم: امیدوارم شما قائم اهل بیت محمّد باشید، کسی که زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: ای ابوالقاسم! هیچ یک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خدای تعالی و هادی به دین الهی است، امّا قائمی که خدای تعالی به توسّط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و داد نماید کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده است و شخصش از ایشان نهان.

7. آخرین جملات این فراز به آیه 45 سوره انعام اشاره دارد که فرمود:

«فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛ پس ریشه گروه ستمکاران بریده شد و سپاس، مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است».

در این رابطه نکاتی قابل طرح است:

1. ستم، ماندنی نیست: «فَقُطِعَ».

2. ظلم، در نسل هم مؤثر است: «دابِرُ».

3. انقراض و نابودی ستمگران حتمی است: (ظلم تمدّن ها را ریشه کن می کند) «فَقُطِعَ دابِرُ»، چنانچه در جای دیگر می فرماید: «فَهَلْ تَری لَهُمْ مِنْ باقِیَهٍ».

4. در تاریخ، اقوامی بوده اند که هیچ اثری از آنان باقی نمانده است: «فَقُطِعَ دابِرُ».

5. نابود کردن ستمکار، کار پسندیده ای است: «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ».

6. هنگام نابودی ستمگران باید خدا را شکر کرد: «فَقُطِعَ ... وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ».

7. هلاکت ظالمان، عامل تربیت دیگران است: «رَبِّ الْعالَمِینَ».

8. امیرالمؤمنین علی عليه‌السلام در ضمن خطبه ای به ختم عاقبت جهان اشاره نموده و فرمود:

ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ وَ لَهُ الْحَمْدُ افْتَتَحَ الْحَمْدَ لِنَفْسِهِ وَ خَتَمَ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ مَحَلَّ الْآخِرَهِ بِالْحَمْدِ لِنَفْسِهِ فَقَالَ: وَ قَضَی بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین؛ خدا که حمد و ثنا از آن او است ستایش را برای خود آغاز کرد و امر دنیا و مکانت آخرترا با ستایش خویش پایان داد و (در قرآن) فرمود: میان آنها به درستی داوری شد و گفته شد: ستایش از آن خدای پروردگار جهانیان است.

 

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی 

 

منشورات
k