- امام صادق علیه السلام: دعا کن و مگو که کار از کار گذشته است. زیرا دعا، عین عبادت است. خداوند می فرماید: «کسانی که از عبادت من گردن فرازی کنند؛ به زودی با خواری به دوزخ در می آیند.» و فرموده است: «مرا بخوانید تا پاسختان دهم.»
- امام صادق علیه السلام: خداوند به وسیله ی دعا آنچه را که می داند برای آن به درگاهش دعا می شود و او، آن را اجابت می نماید، دفع می کند و اگر بنده به آن دعا موفق نشده بود، هرآینه به او بلایی می رسید که ریشه اش را از زمین می کند.
- امام علی علیه السلام: دعا کلید های کامیابی و رمز های رستگاری است و بهترین دعا دعایی است که از سینه ی پاک و دلی پارسا برآید. مناجات مایه ی نجات است و اخلاص، مایه ی خلاص. پس هرگاه هراس و بی تابی بالا گرفت به خدا باید پناه جست.
- امام صادق علیه السلام: هرگاه به یکی از شما رقت قلب دست داد، دعا کند. زیرا قلب تا خالص نشود رقت نمی یابد.
- امام صادق علیه السلام: لقمان به فرزندش گفت: «...وقتی بر مرکب خویش سواری، به خواندن کتاب خدا بپرداز، وقتی سرگرم کار هستی تسبیح بگو، و هرگاه که تنها بودی به دعا مشغول شو.»
- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به علی علیه السلام فرمود: به برکت وجود امامان از نسل توست که به امتم باران داده می شود و دعایشان مستجاب می شود، خداوند، بلا را از آنان برمیگرداند و رحمت، از آسمان فرود می آید.
- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : هرگاه فردی از شما دعا می کند، تقاضاهای بزرگ بنماید؛ زیرا بر خداوند هیچ چیز بزرگ (سنگین) نمی آید.
- امام علی علیه السلام: دعا کردن را پنج موقع مغتنم شمارید: هنگام خواندن قرآن، هنگام اذان، هنگام بارش باران، هنگام برخورد دو صف برای شهادت و هنگام دعای ستمدیده. زیرا هیچ مانعی میان آن و عرش نیست.
- امام باقر علیه السلام می فرماید: خداوند از میان بندگان مومنش بنده ای را که بیشتر دعا کند دوست می دارد. پس بر شما باد دعا کردن در سحرگاهان تا طلوع خورشید؛ زیرا این، وقتی است که در آن درهای آسمان باز می شود و روزی ها تقسیم می شود و حاجت های بزرگ برآورده می گردد.
- امام صادق علیه السلام: جدم می فرمود:«در دعا کردن پیش دستی کنید؛ زیرا بنده، چنان چه اهل دعا باشد وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند، گفته می شود:«صدایی آشناست!» و چنان چه اهل دعای بسیار نباشد، وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند، گفته می شود:«تا به حال کجا بودی؟!»
- امام صادق علیه السلام: هرگاه حاجتی داشتی، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان، سپس حمد و ثنای خدا را به جای بیاور و نعمت هایش را یاد کن، آنگاه دعایت اجابت می شود.
- امام صادق علیه السلام : هرکه شب را با وضو بخوابد، آن شب، بسترش مسجد اوست و اگر برخیزد و نماز بخواند و سپس به ذکر خدا بپردازد، هرچه از خدا بخواهد، به او عطا می فرماید.
-
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : هرکس دعایش را به همه ی مردان و زنان مومن تعمیم دهد، دعایش مستجاب می شود.
-
سپاس خداى را سزاست بر هر نعمتى كه بر من ارزانى داشته يا موجود مى باشد.
- پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله : دعا، كليد حاجت است و لقمههاى حلال، دندانه هاى آن كليدند.
- پیامبر خدا صلىاللهعليهوآله : خداوند عزّوجل شرم میکند از بندهاش که با جماعت ، نماز بخواند و سپس حاجتش را از او بخواهد و برود و حاجتش را برآوده نسازد.
- امام صادق عليهالسلام : دعا، مخزن اجابت است، همچنان كه ابر مخزن باران است.
- پیامبر خدا صلىاللهعليهوآله : ناتوانترین مردم كسی است كه از دعا كردن ناتوان باشد.
- پیامبر اکرم صلىاللهعليهوآله : ترک دعا گناه است.
شرح دعای ابوحمزه ثمالی / بخش سوم
شرح دعای ابوحمزه ثمالی / بخش سوم
از حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله
جلسه پنجم
إعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم. اَلدُّعاء تُرْثُ المُؤمِنْ . اَلْدُّعاء سِلاحُ المُؤمِنْ . اَلدُّعاء مُخُّ العِبادَه.
یكی از شرائط استجابت دعا كه وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است كه انسان نعمتهای الهی را تبیین كند. این در عین حال دعاست، درس دعا هم هست. دعاشناسی را با دعا به ما آموخت. معرفت حقّ را با دعا به آموخت. مسئله معاد را با دعا به ما آموخت. یك وقت انسان فقط دعا میكند. میگوید: خدایا! فلان بیماریام را برطرف بكن! یك وقتی دعای مُعلّل دارد. این دعای مُعلّل، تَعلیل دعاست. درس دعاست.
وجود مبارك امام سجاد عرض میكند: سوابق درخشانی كه نسبت به من و دیگران داشتی و فضائل بیكران تا بیكرانی كه داری، من را وادار میكند كه از تو بخواهیم .
الهی اَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِكَ وَ إحسانِكَ صَغِیراً وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِی كَبِیراً
خدایا! تاكنون كه در كنار سفره نعمت و احسان تو به سر بردیم. از كودكی تاكنون، از نظر مسائل مادّی و دنیائی ما را تأمین كردی. وقتی سالمند و بزرگ شدیم، ما را شهره روستایمان یا شهرمان یا استانمان، یا كشورمان، یا در یك منظقه وسیعتری، در یك قارّهای، مانند آن كردی. ما را مشهور كردی، خوشنام كردی، نام آور كردی. نام بردار كردی، و مانند آن. وعدههای آخرت هم كه از شما رسیده است.
یكی از شرائط استجابت دعا كه وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است كه انسان نعمتهای الهی را تبیین كند. این در عین حال دعاست، درس دعا هم هست. دعاشناسی را با دعا به ما آموخت.
پس بنابراین ما حدوثاً و بقآءً در كنار سفره تو نشستیم. ما عادت كردیم به این كه ناز پروردة تَنعُّم تو باشیم. و عادت كردیم كه با دست خالی بیائیم، با روی سیاه بیائیم، با روی سپید، دست پُر برگردیم. عادت كردیم، تو ما را عادت دادی!
پروردگارا! من هم با معرفت آمدم، هم با محبّت آمدم. معرفت من رهنمای من است ، محبّت من شفیع من. قبلاً عرض كردم: به غیر شفیع . الآن عرض میكنم: با شفیع آمدم . تو را دوست دارم. برای این كه خوب كه بررسی كردم، دیدم كه هیچ كس نبود كه ما را از خردسالی به اینجا برساند. وقتی هم بزرگسال شدیم ما را مشهور كند، نام آور كند، محترم كند پیش مردم. حیثیت ما را حفظ بكند. الآن هم با معرفت آمدم كه راهنمای من است. هم با محبّت آمدم كه شفیع من است. همانطوری كه در مسئله توبه گفته شد: لاشَفِیعَ اًنْجَحُ مِنَ التُّوبِه، اینجا هم میتوان گفت:
لا شَفِیعَ اَنْجَحُ مِنَ المَحَبَّه . چیزی، شفیعی بهتر از محبّت نیست. البتّه محبّتهای بیرونی منطقهاش محفوظ است. اینها محبّتهای درونی است.
و عرض میكند:
وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِي بِدَلاَلَتِكَ وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِي إِلَى شَفَاعَتِكَ
من هم به این راهنما امیدوارم، هم به این شفیع . و غیر از این چیز نیاوردم . عمل صالحی، ترك گناهی، فعل ثوابی، اینها را نیاوردهام ! فقط تو را میشناسم و دوست دارم ، همین.
با زبانی تو را میخوانم كه تبهكار است. با قلبی با تو مناجات میكنم كه تیره است. قلب و قالب تیره است. ولی تو هم تیره را میپذیری، هم تبهكار را . چنین كه تاكنون پذیرفتی. مگر ما تاكنون زبان بیگناه داشتیم؟ قلب سالم داشتیم؟ من از تو میترسم، ولی به تو امیدوارم. در ترس و امید موحّدم. اگر گناهانم را میبینم ، فَزَع میكنم ، نه یأس دارم. و اگر كَرم تو را میبینم، طمع دارم.
اگر ببخشی، بهترین بخشندگانی. چون بدون منّت میبخشی. و اگر عذاب كنی، عادلانه عذاب كردی. پروردگارا ! من با همه سوابق تباه و تیره و تاریكام ، دلیلی دارد كه تو را میخوانم . بیحجّت نیست . اگر كسی بگوید: تو با زبان گناهكار ، با قلب تیره به چه جهت خدا را میخوانی؟ عرض میكنم: روی كَرم او . كریم كسی است كه از گناهان ببخشد . من دلیلی دارم و با این دلیل خودم را قانع كردم كه از تو مسئلت كنم .
حُجَّتِي يَا اللَّهُ فِي جُرْأَتِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ مَعَ إِتْيَانِي مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكَ وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي مَعَ قِلَّةِ حَيَائِي رَأْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ
من بَد حیا بودم. از تو خجالت نكشیدم. تو در سوره مباركه علق، در طلیعه بعثت فرمودی: ألَمْ یَعْلَمْ بِأنَّ اللهَ یَری. انسان خجالت نمیكشد در مشهد و محضر خدا گناه میكند؟ من اعتراف میكنم بَد حیا بودم، كم حیا بودم. میدانستم تو مرا میبینی و در محضر و مشهد تو هستم. مع ذلك گناه كردم. اما برای این كه میدانم تو میبخشی، از تو مسئلت میكنم. من بین این دو امر قرار گرفتم: هم عُدّه منی در شدّت، هم رأفت و كرمت مایه امید من است. لذا من با این دو دلیل به سمت تو آمدم.
درود بر پیامبر و اولاد پیامبر بفرست و آن رَجاء و امید مرا آیس و ناامید نكن و محقّق بكن . ندای مرا بشنو ای كسی كه بهترین مَدعُوی.
با زبانی تو را میخوانم كه تبهكار است. با قلبی با تو مناجات میكنم كه تیره است. قلب و قالب تیره است. ولی تو هم تیره را میپذیری، هم تبهكار را . چنین كه تاكنون پذیرفتی . مگر ما تاكنون زبان بیگناه داشتیم؟ قلب سالم داشتیم؟ من از تو میترسم، ولی به تو امیدوارم. در ترس و امید موحّدم.
يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ عَظُمَ يَا سَيِّدِي أَمَلِي وَ سَاءَ عَمَلِي
عرض كرد: خدایا! عمل و آرزوی من زیاد است. عمل و كار من بسیار بَد است. كار من بَد است. اعمال من بَد است، آمال من بزرگ. تو به مقدار آمال و آرزوی من به من ببخش. به مقدار اعمال من مرا مؤاخذه نكن . زیرا كَرم و بزرگواری تو اَجلّ از آن است كه تبهكاران و مُذنبین را جزاء و كیفر بدهد. و حِلم و بخشایش تو بزرگتر از آن است كه مقصّرین را مُكافات كند. و كُفّ آنها كار كند. و من، یا سِیِّدِی من به فضل تو پناه بردهام .
"هارِبٌ مِنْكِ إلِیْك... این هارِبٌّ مِنْكِ إلِیْك، إنْتَ الرّاه أعْلَمُ … أنَّ الرّاحِلَ إلِیْك قَرِیبُ المَسافَه، بِكَ عَرَفْتُكَ."
این جملهها هم از بحثهای محوری و كلیدی این جمله است كه أنَا هارِبٌ مِنْكِ إلِیْكِ از تو به سوی تو، این توحید ناب است. این هم در این جملههای دعا كم نیست كه دو بار هارِبٌ مِنْكِ إلِیْك آمده است. نه هارِبٌ مِنْ اَصحابِكَ إلی عَفْوِكَ. از تو به سوی تو آمدم . یعنی از جائی نبودم كه به سوی تو بیایم . اگر میترسم، از انتقام تو میترسم. اگر امیدوارم، به لطف تو امیدوارم .
هَارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً
تو به ما وعده دادی كه نسبت به دیگر تبهكاران تنها صابر باشی، حلیم باشی، عَفُّو باشی . بلكه صَفح كنی . صَفح جَمیل . نه تنها عفو كنی، بلكه صَفح جَمیل كنی. یعنی صفحه خاطرات را وَرق بزنی. آن صفحهای كه اصلاً گناه در آن نوشته نشده، آن صفحه را به ما نشان بدهی. و اصلاً صرف نظر كنی كه صَفح بالاتر از عفو است. بنابراین این هم در عین حال كه دعاست، اَدب دعا، درس دعا، راه دعا و تقویّت روحیه نیایش و دعا را وجود مبارك امام سجاد به ما آموخت. غرض آن است كه با دعاء، درس دعا و علّت دعا تشریح میكند. امیدواریم ادعیه همه مستجاب باشد.
وَالسَّلامُ عَلِیْكُمْ وَ رَحْمَهُ الله وَ بَرَكاتُه
جلسه ششم
گر چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخّص مانند ماه مبارك رمضان كه عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم . ادْعُونِی اَسْتَجِبْ لَكُمْ
دعای ابوحمزه ثُمالیِ امام سجاد سلام الله علیه گذشته از این كه متنش نیایش به درگاه خداست، تحلیل دعا، معنای دعا، مقدّمات دعا، شرائط و آداب و سُنن دعا و علت دعا و علل و عوامل استجابت دعا، اینها را هم در بردارد. لذا در عین حال كه مسئله خواندن و خواستن خداست، نظیر جوشن كبیر و مانند آن نیست كه همهاش ذكر باشد و تضرّع و توسّل به اسمای حُسنای الهی باشد. بلكه تحلیل میكند.
یكی از آن علل تحلیلش این است: خدایا! من نیازمند بخشش توام و بخشودن برای تو هیچ زحمت ندارد. و اصلاً من آن قَدر و آن منزلت را ندارم كه شما بخواهی درباره من تصمیم عذاب بگیری یا بخشودن من برای شما دشوار باشد. هیچ كدام از اینها نیست. الهی! من یك امر خطیری نیستم.
"وَ مَا أنَا یا رَبْ وَ مَا خَطَرِی." من كی ام اصلاً و ارزش من چیست؟
هَبْنِي بِفَضْلِكَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ أَيْ رَبِّ جَلِّلْنِي بِسَتْرِكَ وَ اعْفُ عَنْ تَوْبِيخِي بِكَرَمِ وَجْهِكَ
عرض میكند: خدایا ! جامه عفو را بر پیكر من بپوشان.
خوب از این طرف وقتی شخص هیچ ارزش نداشته باشد و از آن طرف بخشش او هیچ دشوار نباشد، خوب چرا نمیبخشی؟ آنگاه عرض میكند: خدایا ! من اگر گناه كردم، معنای حریم شكنی نیست. معنای هتك حرمت ربوبی نیست. پروردگارا! من در برابر دیگران تو را گناه نمیكنم . و نه تنها حقّ دیگران را ضایع نمیكنم، حقّ خودم را هم در برابر تو ضایع نمیكنم . و در حضور دیگران، مشهد و محضر دیگران تو را گناه نمیكنم . امّا در حضور تو، تو را گناه میكنم. این نه برای آن است كه حرمت تو را رعایت نكردم و این نه برای آن است كه تو پیش من مُكرّم و مُعزّز نیستی.
بلكه برای آن است دیگران اگر بفهمند و ببینند، آبرو ریزی میكنند، مرا كیفر میكنند و تو میبینی و میدانی و عفو میكنی! پس سرّ این كه در حضور دیگران گناه نمیكنم و در حضور تو گناه میكنم آن است كه تو میبخشی و آنها نمیبخشند. نه برای آن است كه تو پیش من محترم نیستی. حرمت شكنی میكنم !
خدایا! من اگر گناه كردم، معنای حریم شكنی نیست. معنای هتك حرمت ربوبی نیست. پروردگارا! من در برابر دیگران تو را گناه نمیكنم . و نه تنها حقّ دیگران را ضایع نمیكنم، حقّ خودم را هم در برابر تو ضایع نمیكنم . و در حضور دیگران، مشهد و محضر دیگران تو را گناه نمیكنم . امّا در حضور تو، تو را گناه میكنم.
فَلَوِ اطَّلَعَ الْيَوْمَ عَلَى ذَنْبِي غَيْرُكَ مَا فَعَلْتُهُ وَ لَوْ خِفْتُ تَعْجِيلَ الْعُقُوبَةِ لاَجْتَنَبْتُهُ لاَ لِأَنَّكَ أَهْوَنُ النَّاظِرِينَ (إِلَيَّ) وَ أَخَفُّ الْمُطَّلِعِينَ (عَلَيَّ) بَلْ لِأَنَّكَ يَا رَبِّ خَيْرُ السَّاتِرِينَ وَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ (وَ أَحْلَمُ الْأَحْلَمِينَ) وَ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِين سَتَّارُ الْعُيُوبِ غَفَّارُ الذُّنُوبِ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِكَرَمِكَ وَ تُؤَخِّرُ الْعُقُوبَةَ بِحِلْمِكَ
خوب پس این كه انسان در حضور دیگران گناه نمیكند و در حضور ذات أقدس إله گناه میكند، این ممكن است دو گونه باشد: یك عدّهای برای خدا حرمت قائل نیستند، معاذالله. یك عدّهای برای خدا حرمت قائلاند و خدا را ستّار میدانند و خدا را غفّار میدانند. خدا را حلیم میدانند. چنین كسی استحقاق دریافت عفو الهی را دارد. البتّه تعبیر استحقاق نه برای آن است كه كسی طلبكار باشد. بلكه به این معناست اگر ذات أقدس إله ببخشد، اینجا مورد رو او جواز و حقّ است. و باز مسئله حمد را در كنار دعا بازگو میكند. چون ذات أقدس إله را به حلم و صدر ستود، به عنوان غفّار ستود، به عنوان این كه پرده را آویخته نگه میدارد ستود. عرض میكند: حمد مال توست . چون ستّار بودن، غفّار بودن، حلیم بودن، اینها كمالاتی است كه در ذات أقدس إله هست. و همه كمالات الهی هم عین اختیار اوست. یعنی از اختیار نشأت میگیرد. بنابراین شایسته حمد است.
آنگاه عرض میكند:
فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ وَ عَلَى عَفْوِكَ بَعْدَ قُدْرَتِكَ
ملاحظه میفرمائید؛ بنابراین این در این حالی است كه دعای ابوحمزه ثمالی دعاست، لذا مناجات حمد هم هست، مناجات ذكر هم هست. مناجات تفسیر اسمای الهی هم هست و مانند آن.
وَ يَحْمِلُنِي وَ يُجَرِّئُنِي عَلَى مَعْصِيَتِكَ حِلْمُكَ عَنِّي وَ يَدْعُونِي إِلَى قِلَّةِ الْحَيَاءِ سَتْرُكَ عَلَيَ وَ يُسْرِعُنِي إِلَى التَّوَثُّبِ عَلَى مَحَارِمِكَ مَعْرِفَتِي بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ وَ عَظِيمِ عَفْوِكَ
پروردگارا ! اگر من نسبت به گناهان جَرّی ام ، برای آن است كه تو بخشندهای.
مكرر در مكرر دیدی و صرف نظر كردی ! و ما هم مكرر در مكرر تن به تباهی دادیم . یك وقت انسان احساس اَمن میكند كه فَلا یَأمَنُ مَكرَ اللهِ عَلَی القُومُ الخاسِرُون . كسی میگوید: من در اَمان ام ، معاذ الله مرگ كسی و مرجعی كه به تباهی تبهكاران خاتمه بدهد، نیست.
چنین انسانی جَسور و گستاخ است. یك وقت میداند كه ذات أقدس إله ستّارانه، غفّارانه، حلیمانه، صابرانه برخورد میكند. عجله نمیكند، فرصت توبه و اِنابه میدهد. درهای توبه را باز میكند. چنین انسانی احیاناً به خود اجازه گناه میدهد. گرچه در بخشهای دیگر خواهد آمد كه انسان چون نمیداند كِی رَخت برمیبندد، هرگز نباید دست به تباهی دراز كند. شاید توبه نكرده بمیرد و شاید مشمول عفو نشود. ذات أقدس إله توبه تائب را میپذیرد.
انسان میداند كه ذات أقدس إله ستّارانه، غفّارانه، حلیمانه، صابرانه برخورد میكند. عجله نمیكند، فرصت توبه و اِنابه میدهد. درهای توبه را باز میكند. چنین انسانی احیاناً به خود اجازه گناه میدهد. گرچه در بخشهای دیگر خواهد آمد كه انسان چون نمیداند كِی رَخت برمیبندد، هرگز نباید دست به تباهی دراز كند. شاید توبه نكرده بمیرد و شاید مشمول عفو نشود. ذات أقدس إله توبه تائب را میپذیرد.
هرگز بر خودش لازم نكرده است و به عموم هم وعده نداده است كه توبه گناه غیر تائبین را ببخشد . آنگاه دعا و سئوال وقتی كه تحلیل شد، به این قسمت رسید كه ذات أقدس إله ستّار است، غفّار است، حلیم است. گاهی به صورت استغاثه در میآید. لذا عرض میكند:
يَا حَلِيمُ يَا كَرِيمُ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا غَافِرَ الذَّنْبِ يَا قَابِلَ التَّوْبِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا قَدِيمَ الْإِحْسَانِ
خواندن خدا به اسمای حُسنی برای آن است كه هر اسمی ضامن آن محتوای خود هست . همان طوری كه در قرآن كریم اول مطلبی ذكر می شود، بعد در پایان آیه یك اسم یا دو اسم از اسمای حُسنای الهی ذكر میشود كه هر اسمی كه در پایان آیه است، ضامن مضمون آیه است. ادعیه هم به شرح ایضاً. دعاها هم همین طور است.
گاهی انسان خدا را میخواند و از خدا میخواهد كه نسبت به او حلیمانه و بردبارانه برخورد كند. میگوید: یا حَلِیمْ ! این خواندن حَلیم یعنی دعای به حِلم است كه خدایا! از گناهان من بگذر. همچنین ستّار، غفّار ، مُبَدِّلُ السَّیئاتِ بِالحَسَنات و مانند آن. این كه عرض میكند:
إیْنِ سَتْرُكَ الجَمِیل، إیْنِ عَفوُكَ الجَلِیلْ، إیْنِ فَرَجُكَ القَرِیب، إیْنِ غِیاثُكَ السَّرِیع ، إیْنِ رَحْمَتُكَ الوَاسِعِه
بعد از این كه این دعاها به صورت
أَيْنَ عَطَايَاكَ الْفَاضِلَةُ أَيْنَ مَوَاهِبُكَ الْهَنِيئَةُ
و مانند آن درآمده است آنگاه در پایان این بخش عرض میكند: خدایا !
(وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) فَاسْتَنْقِذْنِي وَ بِرَحْمَتِكَ فَخَلِّصْنِي
خدایا! تو را به اهل بیت سوگند كه اینها وسیله من است؛ من از تباهی و تیرگی برهان، وَ بِرَحْمَتِكَ مرا از هر گزند و آسیبی خلاص بفرما! كه ما امیدواریم ذات أقدس إله هم این دعاها را و هم آنچه كه در پایان این بخش از دعا آمده است در حق همه ما علاقه مندان به قرآن و عترت مستجاب بشود! غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ
وَالسَّلامُ عَلِیْكُمْ وَ رَحْمَة اللهِ وَ بَرَكاتُه.
منبع: سایت اهل البیت
-
شرح دعا
-
اعمال ماه رمضان
-
شرح دعای افتتاح
-
دعاهای امام سجاد
-
شرح دعای ابوحمزه ثمالی
-
دعای ابوحمزه
-
متن دعای ابوحمزه
-
بهترین مناجات ها
-
راه های رسیدن به خدا
-
شرح استاد قرائتی
-
محسن قرائتی
-
دعاهای ماه رمضان
-
متن دعای افتتاح
-
بهترین شرح دعای افتتاح
-
ترجمه دعای افتتاح
-
بهترین دعاهای رمضان
-
دعای یا علی یا عظیم
-
در ماه رمضان چه کارهایی بکنیم؟