بخش‌ها:

شرح دعای ندبه - فراز هفدهم

شرح دعای ندبه - فراز هفدهم

وَ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم مَوَدَّتَهُمْ فِی كِتابِكَ، فَقُلْتَ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»، وَ قُلْتَ «ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ»، وَ قُلْتَ «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا»، فَکانُوا هُمُ السَّبِیلُ إِلَیْكَ وَ الْمَسْلَكَ إِلی رِضْوانِكَ؛

سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمی خواهم و فرمودی آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی من از شما برای رسالت پاداشی نمی خواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد، پس آنان الگوی عملی و راه به سوی تو و راه رضای تو بودند.

این فراز از مهمترین فرازهای دعای ندبه است که به تبیین جایگاه مودت اهل بیت عليهم‌السلام در منطق اسلام و قرآن می پردازد.

نکته ها

1. ابن عباس می گوید:

هنگامی که آیه: «قل لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً» تا آخر نازل شد، گفتند: یا رسول الله! نزدیکان شما که خداوند مودّتشان را بر ما واجب نمود، چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: علی، فاطمه و فرزندان ایشان.

2. بر اساس قرآن شعار تمام انبیا این بود که ما جز از پروردگارمان پاداشی نمی خواهیم. در سوره شعراء از آیه 109 تا آیه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعیب عليهم‌السلام و در سوره سبأ آیه 47، سخن پیامبر اسلام چنین است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ». البتّه شکی نیست که مراد انبیا این بود که ما پاداش مادی نمی خواهیم؛ ولی اطاعت کردن و هدایت شدن شما را می خواهیم، زیرا همه آنان پس از آنکه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفی دانستند، مردم را به تقوا و اطاعت از خداوند سفارش می کردند. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ». پس انبیا پاداش مادی نمی خواهند، ولی خواهان مزد معنوی و هدایت مردم هستند که این مزد در واقع به سود خود مردم است، مانند اینکه استادی به شاگرد خود بگوید: من از تو مزدی نمی خواهم و پاداش من فقط یک چیز است و آن این که تو درس بخوانی. درصورتی که این پاداش، به طور واقع، برای شاگرد خود است.

3. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز همانند پیامبران دیگر، هرگز از مردم در برابر هدایت آنان پاداشی درخواست نکرد. زیرا توقع داشتن از مردم، پذیرش دعوت را سنگین می کند. در سوره طور آیه 40 می خوانیم:

«أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ؛ مگر از مردم مزدی درخواست کردی تا پرداخت آن برایشان سنگین باشد».

اگر در آیه دیگر مزد رسالت را مودّت اهل قربی می داند: «إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»؛ برای آن است که پیروی از اهل بیت، برای خود مردم سودمند است نه پیامبر، زیرا در جای دیگر آمده است: «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ». آری، کسی که اهل بیت را دوست دارد از آنان اطاعت می کند و اطاعت از آنان اطاعت از پیامبر و خداست.

4. رهبری موفّق است که بی توقّعی خود را به مردم اعلام کند: «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ».

5. انسان، زمانی به اخلاص می رسد که هیچ گونه پاداش مادّی، عنوانی و زبانی نخواهد: «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ».

6. انسان در انتخاب راه و عقیده آزاد است: «مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ».

7. مزد انبیا این است که مردم خدا را بندگی کنند: «إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا».

8. پیامبر اسلام نیز از مردم درخواست مزد مادی نداشت، ولی چندین مرتبه از سوی خداوند با کلمه «قُلْ» مأموریت یافت تا مزد معنوی را که به سود خود مردم است، از مردم تقاضا کند. «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» این مزد معنوی نیز در دو تعبیر آمده است. یک بار می فرماید: من هیچ مزدی نمی خواهم جز آنکه هر که خواست راه خدا را انتخاب کند: «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا» و یک بار هم در آیه مورد بحث که می فرماید: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»؛ بنابراین مزد رسالت دو چیز است: یکی انتخاب راه خدا و دیگری مودّت قربی. جالب آنکه در هر دو عبارت کلمه «إِلَّا» مطرح شده است، یعنی مزد من تنها همین مورد است. با کمی تأمل درمی یابیم که باید راه خدا و مودّت اهل بیت یکی باشد، و اگر چنین نباشد، تناقض به وجود می آید، یعنی نمی توان گفت: من فقط تابستان ها مطالعه می کنم و بار دیگر گفت: من فقط زمستان ها مطالعه می کنم؛ زیرا محصور باید یک چیز باشد.

9. پیامبر اسلام از سوی خداوند یک بار مأموریت می یابد تا به مردم بگوید: «مزد من تنها انتخاب راه خداست» و بار دیگر مأمور می شود تا بگوید: «مزد من فقط مودّت قربی است». در واقع باید این دو درخواست با هم یکی باشد؛ یعنی راه خدا همان مودّت قربی باشد. از سویی مودّت با دو چیز ملازم است: یکی، شناخت و معرفت؛ زیرا تا انسان کسی را نشناسد نمی تواند به او عشق بورزد. دوم، اطاعت؛ زیرا مودّت بدون اطاعت نوعی تظاهر، ریاکاری، دروغ و تملّق است. پس کسانی که دستورات خود را از راهی غیر از اهل بیت پیامبر عليهم‌السلام می گیرند، راه خدا را در پیش نگرفته اند. این از دیدگاه قرآن.

10. امّا از نظر عقل، پاداش باید هم سنگ و هم وزن عمل باشد. رسالت به جز امامت که ادامه آن است، هیچ هم وزنی ندارد، مزد رسالت ادامه هدایت است، مزد یک معصوم، سپردن کار به معصوم دیگر است. مزد عادل آن است که زحمات او را به عادل دیگر بسپاریم. عقل می گوید: تا لطف هست تشکّر نیز باید باشد و اگر امروز لطف پیامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدایت شده ایم، باید مزد رسالتش را بپردازیم و اگر مزد رسالت، مودّت قربی است، امروز هم باید قُربایی وجود داشته باشد تا به او مودّت و اطاعت داشته باشیم. آری، امروز هم باید به حضرت مهدی عليه‌السلام مودّت داشته و مطیع او باشیم. مگر می شود بگوییم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و به قربی مودّت داشته باشند؛ ولی مسلمانان امروز یا این وظیفه را ندارند و یا قربایی وجود ندارد تا به آن ها مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدی عليه‌السلام در زمان غیبت، عمل به پیام های او و رفتن در راه کسانی است که ما را به آنان سپرده است؛ یعنی فقیهان عادل و بی هوا و هوس.

11. عقل انسان از اینکه مودّت قربی پاداش پیامبری قرار گرفته که صدها میلیون نفر را به هدایت، سعادت و فضل بزرگ الهی رسانده، درمی یابد که قربی و کسانی که مورد مودّت هستند، برترین افراد بشر و معصومند؛ زیرا هرگز مودّت گنهکار پاداش پیامبر معصوم نخواهد بود. نمی توان باور کرد که مودّت افرادی گنهکار بر مسلمانان جهان در طول تاریخ واجب باشد و هیچ فرقه ای از مسلمانان (غیر از شیعه) رهبران خود را معصوم نمی داند و هیچ فرد یا گروهی تا کنون نه برای امامان معصوم گناهی نقل کرده و نه برای آن بزرگواران استادی نام برده است.

12. براساس عقل، گذاشتن دست بشر در دست غیر معصوم نه تنها ظلم به انسانیّت است، بلکه ظلم به تمام هستی است؛ زیرا هستی برای انسان آفریده شده (تمام آیات «خَلَقَ لَكُمْ»، «سَخَّرَ لَكُمُ» و «مَتاعاً لَكُمْ» نشانه آن است که هستی برای انسان است) و انسان برای تکامل واقعی و معنوی و خدایی شدن به وجود آمده است، آیا سپردن این انسان با آن اهداف والا به رهبران غیر معصوم، ظلم به او و ظلم به هستی نیست؟

13. اگر در روایات، رهبر معصوم و ولایت او زیربنا و اساس دین شناخته شده است: «بنی الاسلام علی خمس ... الولایه» و اگر حضرت علی عليه‌السلام تقسیم کننده مردم میان بهشت و دوزخ معرّفی شده است: «قسیم الجنه و النار» و اگر نماز بی ولایت پذیرفته نمی شود، مودّت اهل بیت حسنه است و زیارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به دلیل همان جوهر کیمیایی مودّت است.

14. زمخشری و فخررازی که از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسیر خود آورده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

من مات علی حب آل محمد مات شهیدا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، شهید است،من مات علی حب آل محمد مات تائبا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، توبه کننده است،من مات علی حب آل محمد مات مستکمل الایمان؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، با ایمان کامل از دنیا رفته است،من مات علی حب آل محمد مات علی السنه و الجماعه؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، طبق سنّت و سیره پیامبر از دنیا رفته است.

15. امامان معصوم سبیل الله هستند؛ در این رابطه احادیث زیادی آمده است، برای نمونه امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود:

إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِیلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُون؛خدای تبارک و تعالی اگر می خواست خودش را بی واسطه به بندگانش می شناسانید؛ ولی ما را درب، جاده، راه و طریق معرفت خود قرار داد، کسانی که از ولایت ما روگردانیده و دیگران را بر ما ترجیح دهند، از صراط مستقیم منحرفند.

16. در زیارات نیز به این موضوع تصریح شده است؛ چنانچه در زیارت جامعه کبیره آمده است:

«بِكُمْ یُسْلَكُ إِلَی الرِّضْوَانِ وَ عَلَی مَنْ جَحَدَ وَلَایَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمَن».

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی

منشورات
k