دعا و نیایش در نظریات دکتر علی شریعتی

دعا و نیایش در نظریات دکتر علی شریعتی

نیایش دکتر شریعتی

نگاهی اجمالی به زندگی دکتر شریعتی: 

علی شریعتی مَزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی (۲ آذر ۱۳۱۲ – ۲۹ خرداد ۱۳۵۶) نویسنده، جامعه ‌شناس و پژوهشگر دینی اهل ایران، از مبارزان و فعالان مذهبی و سیاسی و از نظریه ‌پردازان انقلاب اسلامی ایران بود. شریعتی نگرشی نوین به تاریخ و جامعه ‌شناسی اسلام عرضه کرد. او بازگشت به تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی قلمداد می‌کرد. شریعتی، علاوه بر شهرت زیادش برای سهم داشتن در انقلاب ایران، به‌ دلیل کارنامهٔ فعالیت‌هایش برای احیای مذهب و سنت در جامعه و بیدارگری دربارهٔ سلطنت وقت نیز شهرت داشته ‌است. از زمان انقلاب تاکنون یادبودهای زیادی به یاد او برگزار و اجرا کرده ‌اند؛ و از آن زمان نقدها و تجلیل‌ های زیادی پیرامون آثار، آراء و تأثیراتی که او بر چند دههٔ معاصر ایران گذاشته وجود دارد.

او در ۴۳ سالگی در انگلستان درگذشت و هم ‌اکنون پیکر وی بر خلاف وصیتش در مکانی نزدیک حرم حضرت زینب کبری در دمشق سوریه به امانت سپرده شده ‌است.

نیایش دکتر شریعتی

متن زیر گزیده از یک مقاله در کتاب "نیایش" از دکتر شریعتی می باشد: 

در نظر مذهبی های ما به طور عام و همچنین در نظر آن تیپ تحصیل کرده و به قول معروف روشنفکر، یعنی هم عده ای که غالبا به دعا متوسل می شوند و هم عده ای که به دعا حمله می کنند هر دو دعا به معنای یک داروی مسکن و مخدر تلقی می شود و به عنوان جبران ضعف ها، گریز از مسئولیت ها بیکارگی ها و تنبلی ها و دوری کردن از خطرها و عدم تحمل مسئولیت اجتماعی و مقاومت در برابر زندگی و برای جبران این کمبود ها و ضعف ها؛ دعا جانشینی برای این خصوصیات انسانی شده است. یعنی معمولا خیال می کنیم که به جای اندیشیدن، کوشیدن، جهاد کردن، تحمل مبارزه کردن، تحمل سختی ها و مشقت ها کردن، مسئولیت زندگی فردی و اجتماعی را تقبل کردن، می توان دعا کرد. من اگر فرصت داشته باشم خواهم گفت دعا، برعکس نه تنها جبران کننده ضعف انسانی نیست، بلکه تقویت کننده قدرت انسانی و ادامه دهنده کار مثبت و تلاش سازنده فرد در ساختن زندگی فردی و اجتماعی اش است؛ یعنی دعا در کنار کار و در کنار مسئولیت نیست بلکه دعای اسلامی پپس از مسئولیت و در ادامه رنج و کار و جهاد و صبر وجود دارد. کسانی که متون اسلامی دعا را برای ما در تاریخ اسلام گذاشته اند خود نمونه چنین سرمشق و نمونه بارز چنین اصلی هستند.


کسانی هستند که در جنگ با دشمن و در تلاش برای سعادتمند شدن مقتدر شدن، مستقل شدن و آزاد شدن و در کوشش برای نابودی همه عوامل خطر و ضعف فردی و جمعی و در تلاش و مبارزه جدی اجتماعی و اعتقادی، همواره بیدار بودند، همواره مجهز بودند و مسلح بودند و متعهد بودند.
علی بوده که دعا می کرده است. چگونه دعا می کرده؟ پیغمبر دعا می کرده، چگونه دعا می کرده؟ تمام مقدمات مبارزه را، بیداری عمومی را و بسیج همه نیروها را و همچنین صف آرایی و همچنین رسیدگی به جزئی ترین نکته های تاکتیکی و استراتژیکی جنگ را رعایت می کرده، صف آرایی می کرده و به قدرت منطقی و به قدرت معنوی و مادی جنگ و مبارزه تکیه می کرده و در برابر دشمن می ایصستاده و همه اصول و قواعد اصلی و فرعی مبارزه را مراعات می کرده و پس از فراغت از همه این مقدمات منطقی و علمی و اجتمعی و سیاسی و نظامی و اقتصادی، دعا می کرده.
الکسیس کارل یک دانشمند غربی پیرامون نیایش می نویسد:

"نیایش نشان داده است که انسان هر چه که بخواهد می گیرد و هر دری را که بزند به رویش گشوده می شود. دعا باید به صورت تهاجم انجام شود."


عیسی از راهی می گذشت نابینایی در کنار راه نشسته بود تا احساس کرد که عیسی از کنار او رد می شود و با غضب و شدت دامن عیسی را گرفت و کشید و با غضب و جبر و عنف خواست تا بینا شود. او دامن عیسی را رها نکرد تا عیسی گفت ایمانت تو را شفا داد. اما نیایش در همان حال که مطالبه کردن یک چیزی است، به دست آوردن مطلوبی است، در یک بعد دیگرش عمیق تر از این حرف هاست. این جاست که به دعای اسلامی نزدیک تر می شویم.

نیایش دکتر شریعتی

نیایش تنها وسیله ای برای کسب نیازمندی های ما نیست بلکه خود تجلی یک عشق نیز هست. خداوندی که در برابر اندیشه های فلسفی عمیق خود را پوشیده می دارد در برابر احساس ساده و دوست داشتن بی ریا و یک عشق پاک و متعالی خود را روشن و آشکار نمایان می کند. نیایش کردن تجلی عشق ورزیدن و احساس کردن و دوست داشتن است بنابر این راهی برای شناختن است. راهی برای ایمان آوردن است، ایقان آوردن است.
نیایش تنها خواستن مایحتاج زندگی ای که هست نمی باشد، بلکه نیایش متعالی خواستن نیاز های بالاتر از زندگیِ هست است.
اصولا دعای اسلامی دارای دو بخش است:
اول خطاب به به خداوند است. در این خطاب که خواهنده یا دعا کننده به خدا خطاب می کند، صفات خداوند و مقام خداوند، ذات خداوند، کیفیت اداراه تدبیر و عظمت و صفات بزرگ خداوند به زبان دعا کننده بیان می شود به طوری که اگر خطاب ها را برداریم یک کتاب فلسفی درباره ی خدا شناسی می شود. آنجا دعا نیست، کسی چیزی از خدا نمی خواهد در آنجا خطاب به خداوند است، این خطاب ها به قدری زیباست، عمیق و دقیق است که زیباترین و دقیق ترین و در عین حال عمیق ترین صفات و استدلال ها و اثبات خداشناسی در تلقی انسان است.
دوم مرحله کوچک ترش خواستن است. این خواستن ها مطالبه مایحتاج مادی به آن شکلی که در میان ما رایج است نیست. بلکه خوی های پسندیده و و فضیلت های انسانی خواستن از اوست. آنچه تکرار می شود اعلام چیز هایی است که وسیله سعادت برای من و خانواده من و جامعه من است. تقاضای خوشبختی و سعادت و عدالت برای جامعه است.
گفتم که دعا تجلی فقر است و عشق و در این حالات است که نیایش گر فرصت آن را می یابد که به طور پیوسته در زندگی روزمره ای که آدمی را با حقارت ها و خاکی های خود می آلاید، روح خویش را جلوه گاه خواست های متعالی و کشش ها و عشق های ماورایی سازد و عالی ترین نیاز ها و برترین حالات و تمایلات انسانی را که در زندگی مادی سرکوفته و به خواب رفته اند مجال بیدار شدن و سربرآوردن و در برابر خدا به جلوه آمدن می دهد و بدین گونه هر چندی یک بار از بند ها و سربندی های عادی و نسبی و حقیر خود را رها می کند و در آستانه ابدیت، مطلق، متعال، خلود و ماورا قرار گیر و به نیروی خواستن، خواستن های بلند عاشقانه پر از خلوص از نردبان وجود پله ای بالا رود و صعود آدمی را تجربه کند.

نیایش - دکتر علی شریعتی

منشورات
k